وبلاگ :
دليل
يادداشت :
پاسخي به يك آخوند(تشكر از آقاي عابديني برا ي جوابيه اي كه دختر ا
نظرات :
0
خصوصي ،
18
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
rahi
سلام عليکم
در ابتدا از اين که نسبت به اين مسائل، حساس هستيد سپاسگزاري مي کنم.
اما بعد لازم است پيرامون فرمايش تان چند نکته عرض کنم.
عرايض خود را با مطالعه ي بند به بند و جمله به جمله ي فرمايش تان در وبلاگ تان عرض مي کنم؛
1- اين که مي فرماييد مطلب درج شده در وب جناب عابديني، با لحن بي ادبانه اي بود، خواهشمندم چند مصداق بياوريد. چرا که بنده اين نقدر را چندين بار مطالعه نموده ام و آثار بي پروايي و بي ادبي در آن نديده ام.
ولي نوشته اي که شما فرموده ايد، سرشار از الفاظ غيرمودبانه است. و بنده برايتان مصداق مي آورم؛
"... و دهان قلم تان را بزرگتر از مغز کوچکتان باز کرده ايد."
کسي که به فرد ديگري بر بي ادبي خرده مي گيرد، ابتدا خودش بايد عامل باشد. نه اين که بنشيند و به بقيه بگويد شما بي ادب هستي ولي در نوشته ي خودش، از هر چند جمله، چند نمونه بايد مشاهده کرد.
اگر بحث بر نقد سالم است، توهين بايد حذف شود. و اگر هدف ديگري بر نقد وجود دارد، نبايد نام نقد بر آن گذاشت. بايد نام جدل بر آن نهاد.
ادامه>
پاسخ
جالب است! يادم ميآيد زماني كه احمدي نژاد رييس جمهور شد نوشتم كه اين موجود خطرناكي است و همين آقايان حمله آوردند كه آهاي عليه كسي كه فكرش به آقا نزديك است حرف مي زني؟ !حالا برايم جالب است كه همانها امروز به كسي كه فكرش به آقا نزديك بود چها كه نمي گويند.آقاي حسن خميني، خانم مصطفوي و امثال اينها هم شده اند يك پا كفر و انحراف!من و امثال من در مانده ايم كه چه درست است وچه غلط؟و چه توهين است و چه نيست و اخلاق كدام؟اگر شما استهزاء و تمسخر در كلمات را درك نمي كنيد، مسئولش خود شماييد نه من. اما شهامت من وامثال من اين است كه در لفافه نگوييم.