درب کنسرو بازکن برقی

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
   1   2      >
 
+ فاخره 
شما هم که کم از آن آقا نداريد!
ديگ به ديگ ميگه ته ديگ!
آقاي رزمنده جنگ دفاع مقدس و روحاني دين اين طور بحث ميکنن!!!!
چه انتظاري از ما جوانان نه انقلاب ديده و نه دين شناخته ميرود!
پاسخ

هيچ انتظاري نيست. جز اين كه مواظب باشي به اسم شهيد و رزمنده كلاه سرت نگذارند.
بزرگواريد شما
پاسخ

خداوند مهر و محبت و دوستي را از امت امام (ره) نگيرد. ممنون.
وحدت را صحيح مي فرماييد و فرمايش حضرت عالي، متين.
جامعه بدون وحدت، از هم مي پاشد.
جامعه ايي که پشتيبان ولايت فقيه نباشد، آسيب مي بيند.

ولي هياهوي باد، در شاخه هاي خشکيده، بيشتر صدايش بلند ميشود تا در درخت هاي پر بار.
يک عده سر و صدا کنند و جوپراکني کنند، معنايش اين نيست که همه اين گونه اند.
پشت ولايت، خالي نمي ماند بزرگوار
پاسخ

جناب آقا يا خانم راهي. نوشته هايتان را خواندم و البته با دقت و احترام. برخي نكات درست و برخي همچنان جاي بحث اما قصد بحث كه نداريم. غرض همه ما احساس مسئوليت ملي و با قول شما تكليف شرعي! است كه گاهي خود وديگران را به اين بهانه ها مي آزاريم يا هشدار مي‌دهيم يا... به هر ترتيب، يادتان باشد كه بسياري از اين واژه ها كه هست ساخته ماست نه اسلام. مثلا ولايت مطلقه فقيه كه حرمت بسيار دارد اما درش اختلاف نظر بسيار. يا همين امام خامنه اي كه شما مي فرماييد!!! البته كه ساخته و پرداخته ذهن شماست نه واقعيت مطلق. اين است كه هر كدام از ما از ساخته ذهني خود تبعيت مي كنيم و خيال مي كنيم حق همه جوره با ماست. به هر ترتيب اگر قلمي به ناروا رفت عذر تقصير مي خواهم . از شما از جناب عابديني از همه. ولي.. اما... ترسم از آن روز كه .... بگويد راه نه آن است و نه اين!پناه همه ما به خداي تبارك و تعالي.
در رابطه با پاسخ تان به کامنت بعد ام لازم است اشاره کنم در فرمايش شما، آمده بود جنگ بين رهبر و رئيس جمهور و غيره
بنده گفتم بين "رهبر" و بقيه جنگي نيست.
اين که آقايان با همديگر اختلافي برايشان پيش آمد معنايش جنگ بين آنها و رهبر نمي شود. درثاني رهبري بارها فرموده اند اختلافات را به ميان مردم نياوريد. چراکه اختلاف نظر و سوء تفاهماتي ميان مسئولان، در همه جوامع امري عادي است. فقط اين نبايد علني شود.
خانه نشيني رئيس جمهور هم دقيق اش را بخواهيد، 9 روز بود(به تاريخ جلسات کاري که شرکت کردند، مراجعه بفرماييد).
بله. واقعه ي بسيار تلخي بود. بنده هم به معناي حقيقي کلمه خون دل خوردم از اختلافات. اشتباه کردند. قضاوت عادلانه را آقا کردند.
ولي اين به معني "جنگ" نيست. اختلافاتي است که بين هر دو مسئولي ممکن است باشد ولي نبايد علني باشد. نبايد با بي انصافي و مستندات اثبات نشده باشد. همين! اصلا سر اين بحثي وجود ندارد بزرگوار
در پاسخ سومين کامنت بگويم که؛
بله دقت نمودم که شما ايشان را خطاب قرار داديد و ايشان مخاطب شان فرزند بزرگوار امام بود.
ولي بنده در رابطه با به قول شما قد و اندازه ي آقاي عابديني و فرزند امام، سخني نگفتم. يعني اصلا مسئله و بحث، اين نبود. تنها عرض کردم که اين نقد، از سر درد بود. يعني هيچ کس از بابت اين رويداد، خوشحال نشد و اگر از سر همين ناراحتي نقدي نگاشته شود، دليل بر زير سوال بردن شان کسي نيست.
پس قاعدتا چون رهبري اعتماد و اطمينان به شوراي نگهبان دارند، طبق فرمايش تان، اين هم روي چشم تان است.(-:

البته که کسي جاي کسي نيست و شوراي نگهبان جاي خود، مقام رهبري نيز جاي خود.
گمان کنم به ياد داشته باشيد فرمايشات امام را که مي گفتند شوراي نگهبان حافظ مصالح اسلام است و مي فرمدند شوراي نگهبان مورد تاييد اينجانب است.
و خود شخص امام خامنه اي نيز بر تقوا و آگاهي افراد شوراي نگهبان، تاکيد نموده اند.
مشکلي در اين رابطه وجود ندارد و بنده فرمايش تان را در پاسخ دومين نظرم درنيافتم
سلام عليکم
ملاک، حال کنوني افراد است. آن زمان که شما فرموديد ايشان خطرناک است، تاريخ انقلاب، رئيس جمهور به پرتلاشي و پرخدمتي ايشان به خود نديده بود و هنوز هم نديده. مشخص است که برخورد هايي صورت مي پذيرفته. اگر اکنون هم نقدي هست، دليل بر نفي خدمات ايشان نيست.
خير. هيچ کس به خانواده ي امام، تهمت کفر نزده است. فقط بخاطر وجود نازنين حضرت امام، حساسيت روي خانواده ي امام هم بالاست. همه انتظاراتشان از اين خانواده ي پربرکت، بالاست. دلشان نمي خواهد وقايعي رخ دهد که خداي ناکرده حرف و حديثي رخ دهد.

خدانکند درمانده باشيد که چه درست است و چه غلط.
هرچيز درمسير ولايت است، صحيح است و هرچه نيست، غلط. همين يک کلام.


بحث استهزاء را مي گذاريم خود جناب عابديني بفرمايند. تا شما هم راضي شويد.
شما همه ي نوشته را به چشم کسب نان و قدرت و نام و نشان ديديد. اينها آرمان نيست. منظور ايشان، اين برداشتي که شما متوجه شده ايد، نبوده.

در پايان لازم است عرض کنم کسي نمي تواند ريشه اين انقلاب را بسوزاند. ريشه ي انقلاب، خون مظلوم است.
و اين خون، تباه شدني نيست.




پاسخ

وقتي قومي وحدت از دست بدهد و خودي هايشان را حذف كند، خون مظلوم كه در تاريخ پامال شده است، باز هم پامال خواهد شد. و اين نزديك است.
3-"تشکر مي کنم که جنگ بين رهبر و رييس مجمع و رييس جمهور و رييس مجلس و همه اين روسايتان را چنين روي دايره مي ريزيد و بر دف و تنبور مي زنيد تا آبروي اندک باقيمانده تان هم برود پي کارش."
واژه ي "روسايتان" را برجسته کردم تا بگويم اگر اينها را رئيس هاي "ما" مي دانيد و نه خودتان، بايد خدمت تان عرض کنم که بين رهبر ما و رئيس مجمع ما و رئيس جمهور ما هيچ بحث هم وجود ندارد چه برسد به جنگ! آقاي گلشني. اشتباه به عرض تان رسانده اند!

4- بنت الامام، خطاب وقيحانه اي نيست! باور بفرماييد!
پاسخ

جنگ نيست؟! ديگر كم مانده خورشيد ظهر را هم انكار كنيد! بين رييس جمهور و رييس مجلس چه گذشت؟ مهر و محبت؟ فهر يازده روزه رييس جمهور چه بود؟ جنجال بر سر مصلحي چه شد؟جريان معاونت رياست جمهوري مشايي و...فكر نمي كنيد قبل از نوشتن بهتر است كمي به تاريخ برگشت و براي خود يادآوري هايي كرد؟
5- شما توصيه به رعايت اخلاق و ادب مي کنيد ولي براحتي تهمت مي زنيد.
"
و معلوم است چرا. نورسيده هاي مانند شما که تازه موي بر پشت لبشان رسته مانند امثال رسايي به دنبال نام و نان هستيد و من به شما خرده نمي گيريم که وقيح شويد و فرزندان امام را ريشخند کنيد
"
يعني نو رسيده اي مانند آقاي عابديني، دنبال نام و نان هستند آن هم بخاطر نقدي که از سر درد نگاشته شده؟ آن هم در يک وبلاگ، گوشه اي از اين دنياي مجازي؟ آن هم با ريشخند به فرزندان امام؟ همان امام که حاضرند برايش جان دهند؟ ريشخند به فرزند امام، ريشخند به خود امام نيست؟ يعني ايشان و امثال شان خوشحال مي شوند؟
گمان مي کنم سوء تفاهم برايتان پيش آمده باشد جناب گلشني.
پاسخ

شما قد و اندازه آقاي عابديني را با خانم مصطفوي يكي مي‌دانيد؟ توجه بفرماييد ايشان نسبت به دختر امام اشاره داشته اند و من نسبت به ايشان. آيا درك مي‌كنيد؟
2- مي فرماييد که "هاشمي رفسنجاني را که سند زنده انقلاب اسلامي خودتان است را چنين به لجن مي کشيد"
گمان مي کنم شما به اين امر دقت نفرموديد که کسي، کسي را به لجن نکشيده و قصد چنين کاري ندارد. طبق فرمايش امام خامنه اي-دامت برکاته-، کسي که صلاحيتش تاييد نشد، از هستي ساقط نيست.
ولي اين مهم است که فرد، چه جهت گيري و موضع هايي داشته باشد. چه از موضع گيري هايي که در فتنه ي 88 از آقاي هاشمي انتظار مي رفت و عملي نشد. چه در بعضي نطق ها و فرمايشات شان. چه آن زمان که مي گفتند اعتماد ميان نظام و مردم از بين رفته و هزاران مصداق ديگر
بحث اين است که فرزند بزرگوار امام، چرا رهبري را توصيه به حفظ نزديکي با آقاي رفسنجاني نموده اند و به مقام ولايت، تذکر داده اند! مگر رهبري نعوذ بالله از مواضع شان، کناره گيري کرده اند که مستحق تذکر باشند؟
معيار، مسير ولايت است. هرکه مطيع محض ولايت بود، ما مخلص او هستيم. هرکه هم مطيع محض نبود، هرگز او را به لجن نمي کشيم. چرا که رهبرمان، پايبندي به اخلاق را توصيه نموده اند. چه فرد مقابل با اخلاق باشد و چه غير آن

پاسخ

رهبر انقلاب هر چه بفرمايند روي چشم ما جاي دارد چرا كه فكر مي كنيم اگر ايشان تخريب يا تضعيف شوند ما به سرنوشت افغانستان دچار مي شويم و جنگ هاي داخلي شروع مي شود. بنابراين؛ حفظ حريم و حرمت ايشان بر هر مسلمان و يا ايراني مسلمان و يا ايراني واجب است چه از حيث دين و چه از حيث ميهن. اما اگر مرحمت كنيد و شوراي نگهبان را جاي رهبر نگذاريد تازه متوجه عرائض بنده مي شويد. سپاس.
سلام عليکم
در ابتدا از اين که نسبت به اين مسائل، حساس هستيد سپاسگزاري مي کنم.
اما بعد لازم است پيرامون فرمايش تان چند نکته عرض کنم.
عرايض خود را با مطالعه ي بند به بند و جمله به جمله ي فرمايش تان در وبلاگ تان عرض مي کنم؛
1- اين که مي فرماييد مطلب درج شده در وب جناب عابديني، با لحن بي ادبانه اي بود، خواهشمندم چند مصداق بياوريد. چرا که بنده اين نقدر را چندين بار مطالعه نموده ام و آثار بي پروايي و بي ادبي در آن نديده ام.
ولي نوشته اي که شما فرموده ايد، سرشار از الفاظ غيرمودبانه است. و بنده برايتان مصداق مي آورم؛
"... و دهان قلم تان را بزرگتر از مغز کوچکتان باز کرده ايد."
کسي که به فرد ديگري بر بي ادبي خرده مي گيرد، ابتدا خودش بايد عامل باشد. نه اين که بنشيند و به بقيه بگويد شما بي ادب هستي ولي در نوشته ي خودش، از هر چند جمله، چند نمونه بايد مشاهده کرد.
اگر بحث بر نقد سالم است، توهين بايد حذف شود. و اگر هدف ديگري بر نقد وجود دارد، نبايد نام نقد بر آن گذاشت. بايد نام جدل بر آن نهاد.

ادامه>

پاسخ

جالب است! يادم مي‌آيد زماني كه احمدي نژاد رييس جمهور شد نوشتم كه اين موجود خطرناكي است و همين آقايان حمله آوردند كه آهاي عليه كسي كه فكرش به آقا نزديك است حرف مي زني؟ !حالا برايم جالب است كه همانها امروز به كسي كه فكرش به آقا نزديك بود چها كه نمي گويند.آقاي حسن خميني، خانم مصطفوي و امثال اينها هم شده اند يك پا كفر و انحراف!من و امثال من در مانده ايم كه چه درست است وچه غلط؟و چه توهين است و چه نيست و اخلاق كدام؟اگر شما استهزاء و تمسخر در كلمات را درك نمي كنيد، مسئولش خود شماييد نه من. اما شهامت من وامثال من اين است كه در لفافه نگوييم.
بنظر ميرسه در جهلي عميق بسر ميبريد.صادقانه گفتم
پاسخ

اميدوارم اينطور باشه.اميدوارم اينكه شماها به جون هم افتاده ايد هم دروغ بزرگ باشه.اميدوارم كاملا در جهل مانده باشم. اميدوارم عاقلان قضاوت كنند.

حتما اين نامه به دختر امام (ره) نسبت داده شده وگرنه مگر ممکنه که دختر امام اينقدر بي ادب باشه که به رهبر عزيز امام خامنه اي بگه تذکر ميدم !!. تذکر در مواردي گفته ميشود که يک عالي با لحني توبيخي کوچکتري را خطاب ميکند مثل معلم به شکرد يا مدير کل به کارمند خاطي من تعجب ميکنم اول نامه مينويسد با ارادت و داخل نامه مينويسد تذکر ميدم !! دم خروس و قسم حضرت عباس؟؟!! نه ، حتما نامه جعليه ...
   1   2      >