سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
شنبه 90 تیر 4 :: 10:45 صبح ::  نویسنده : ایرج گلشنی

از علی(ع) تا ناجا

اسیب شناسی رفتار نیروی انتظامی در مبارزه با بد حجابی

روزی به پیامبر اعظم(ص) خبر آوردند که در فلان خرابه(خانه) دو نفر در حال انجام رفتار غیر شرعی هستند. می‌گویند یکی از صحابه(که نمی خواهم نام ببرم و مهم هم نیست کی بود) با عصانیت معروفش به خشم آمد و دست به قبضه شمشیر برد و رخصت خواست تا برود و حقشان را کف دستشان بگذارد.

پیامبر اعظم(ص) او را به نشستن امر کرد.

صحابه‌ی دیگر برخاست و اجازه خواست تا برود و به مساله رسیدگی کند که باز پیامبر اعظم(ص) امر به نشستن کرد. صحابه ی دیگر و دیگر... تا این که پیامبر اعظم(ص) امر کردند که بروید علی را بیاورید.

می‌گویند علی(ع) آن هنگام بیمار بود و از درد چشم رنج می برد. علی را آوردند و او در برابر پیامبر اعظم(ص) به احترام ایستاد. پیامبر اعظم(ص) امر کرد تا او به این مساله رسیدگی کند.

علی(ع)، به همراه خبردهنده‌ی خبر به راه افتاد و نیمه راه به او گفت: هر گاه به نزدیکی‌های محل رسیدیم خبر بده. به نزدیکی محل رسیدند و مخبر گفت که نزدیک شده اند. آن گه علی(ع) شروع به سرفه کرد و بلند سرفه کرد تا ...

علی (ع) و مخبر به نزد پیامبر اعظم(ص) برگشتند. مخبر بنا کرد به فریاد و فغان که ای پیامبر خدا، این علی عمداً سرفه کرد و خاطیان خود را جمع و جور کردند و گریختند.

پیامبر اعظم(ص) رو به علی(ع) کرد و فرمود: ای علی، چه دیدی؟

علی (ع) گفت: من هیچ ندیدم.!

سیره‌ی معصومین(ع) بیانگر واقعیت اسلام و اسلام واقعی است و هر آن چه از این سیره دور است، چیزی جز تظاهر به اسلام برای سرکوب مردم و استمرار حاکمیتی غیر اسلامی نیست؛ مگر آن که فکر کنیم که حکومت هزار ماهه‌ی امویه و چند صد ماهه‌ی عباسیه چیزی غیر از تظاهر به اسلام بوده است.

مهم نیست چه کسی و در کجا به اسلام تظاهر می‌کند، مهم این است که آن چه اتفاق می‌افتد و در جهت اهداف اسلام و بر اساس سیره‌معصومین(ع) نیست، چیزی غیر از اسلام راستین است.

بر اساس این مقدمه چند نکته قابل یادآوری است:

اول: عنصر آگاهی و یاددادن و تبلیغ ، فرهنگ سازی، دعوت به احسن و... در اسلام حرف اول را می زند و بشارت همواره مقدم بر نذیر است.

دوم: برخورد سخت به جای برخورد احسن، اعمال فشار به جای ازدیاد آگاهی، اعمال نصیحت و آموزش توسط نیروی قهریه به جای نیروی روحانی، گشت ارشاد به جای تبلیغ اسلامی و... همه از مواردی است که حقیقتا با ذات مقدس اسلام جور در نمی‌آید یا حداقل این که کسی چون من نمی‌تواند جور بودن آن را بفهمد.

این است که احساس می‌کنیم تضادی بزرگ میان آن چه اسلام می گوید و آن چه به اسم اسلام انجام می شود، وجود دارد. مسلمان تربیت کنی به روش گشت ارشاد با آن چه که روش پیامبر اعظم(ص) است خیلی فاصله دارد یا شاید ایمان ما به شدت تضعیف شده و غیرتی نمی‌شویم تا با باتوم روسری به سر کسی بکشیم.

این حرف‌ها از سر مخالفت با حجاب یا بی خیالی نسبت به بد حجابی نیست بلکه نگاه یک شهروند معمولی است که خیال می‌کند اگر حجاب را بخواهیم با چنین وضعی حفظ کنیم، بهتر است که نکنیم و اگر کسی قرار است بدین رویه محجبه شود، بهتر است که نشود.

آسیب شناسی چنین رفتاری از واضحات است که به مواردی اشاره می کنم:

اول: نا امنی اجتماعی. زمانی که فشار باتوم جای کار فرهنگی را می گیرد، اجتماع خود به خود دچار نگرانی و دلشوره می شود . ممکن است کسانی باشند که دلشان خنک شود از این که بدحجابی را می گیرند و کشان کشان به سوی مینی بوس می برند، اما وقتی متوجه شود که در دل اجتماع ما چنین رفتار خشنی صورت می گیرد و بازتاب آن می تواند بسیار بد باشد، دل خنکش خیلی شاد نمی ماند.

دوم: ناکارایی آموزش های دینی: دین را باید باور کرد تا به دستورات آن عمل شود. و این باوراندن از کلاس های قرآن و آموزش دین بر می‌آید نه از زوزه و سوزش باتوم. این است که با نمایش ضد بدحجابی داریم ترویج می کنیم که آموزه های ما غلط یا کم اثر و حتی بی اثر بوده است.

سوم: دلزدگی مردم: مردم دین اسلام را دین رئوفی می دانند و با بیماران از آن انتظار برخورد مناسبی دارند. بدحجابی هم بیماری است که از روح مریض و روان پریش و اعتماد به نفس پایین خبر دارد که فرد با هزار رنگ و لعاب خود را به دیگران عرضه می دارد تا هستی یابد . اگر با این بیماری با رویه ی قهری برخورد کنیم، چه اتفاقی می افتد؟ ایا دیگران را به بیماری دلزدگی دچار نمی کنیم؟

چهارم: وجه بین المللی: نباید مسلمانان را برای ترویج دینشان به وحشی گری متهم کنند. رفتار علیه بدحجاب با چنین رویه ای چیزی نیست مگر خوراک تبلیغی برای دشمنان و نابود کردن وجهه‌ی مردمی نظام و نشان دادن چهره ی وحشیانه ای از اسلام.

پنجم: امر به معروف و نهی از منکر: مگر نه این که جامعه اسلامی باید خود اهل امر به خوبی و نهی از زشتی باشد. ؟ پس چرا نیروی انتظامی به تنهایی می خواهد جای همه ی مسلمانان را پر کند؟ یعنی نیروی انتظامی این همه احساس مسئولیت می کند؟ اگر چنین است چرا دیگر موارد را که باعث عذاب مردم شده اند را فراموش کرده اند. نمونه ی کوچکش همین موتورسوارهای تهران است که از زمین و زمان می بارند و سلب آسایش کرده اند.

ششم و هفتم و هزارمی که هر کدام از شما می توانید آسیبی دیگر در این اقدام ببینید و بگویید ترا به خدا نکنید! دین اسلام را این طور ترویج نفرمایید و مردم را این چنین مسلمان و با حجاب نکنید که درختی که ریشه در آب داشت، میوه نکاشت.




موضوع مطلب :



دلیل
درباره وبلاگ

اندیشه، حد و مرز ندارد و تا آن جا که دلیلی برای بودن وجود داشته باشد، اندیشه فراتر از آن وجود خواهد داشت و برای این بودن دلیل ها خواهد داشت تا نتیجه ی آن شدنی شایسته باشد.
پیوندها
www.shereno.com">شعر نو
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 11
بازدید دیروز: 16
کل بازدیدها: 199934