سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
چهارشنبه 90 تیر 1 :: 8:48 صبح ::  نویسنده : ایرج گلشنی

 

پیشگیری از قضاوت غلط یا

اشتباه من و مکتب من

این روزها، هفته ی قوه قضاییه را پیش رو داریم و هر جا سخن از این قوه پیش می‌آید، مباحثی چون عدل و عدالت از هر زبان و رسانه طرح می‌شود.

سه گروه در این موضوع مداقه و اندیشه می‌کنند:

گروه اول: آنان که کاملا علمی بحث می کنند و موضوع عدالت را از نظر چیستی و چرایی مورد بررسی قرار می‌دهند، اما اجرای آن را وظیفه ی خود نمی دانند.

گروه دوم: سیاسیون که عدالت را بهانه ای برای شعارهای تبلیغی خود قرار می دهند اما اجرای آن را به دیگران محول می‌کنند.

سوم: مردم عامی که عدالت را پناه‌گاه خود برای زندگی آبرومند و آرام یافته اند؛ اما قدرتی برای اجرای آن ندارند.

چهارم: قضات و حقوق دانان که عدالت را بهانه ی کار و اشتغال خود می‌دانند، اما اجرای آن را شخصی کرده و بر اساس سلیقه‌ی خود آن را عمل می‌کنند.

عاقبت چنین طرز نگاه و برخورد با عدالت، قطعا بی‌عدالتی در شکل‌های گوناگون آن است.

اما غیر از گروه‌های فوق، هستند کسانی که بی‌عدالتی موجود را که بسیار هم روشن و نگران کننده است را چماق می‌کنند تا بر سر اسلام بکوبند آن هم به این دلیل که دلیل که قوای سه گانه‌ی ما مدعی اسلام، آن هم اسلام ناب محمدی(ص) هستند.

وقتی فاصله‌ی زیادی بین بینش اسلامی به عنوان وضعیت مطلوب با آن چه مشاهده می‌کنیم به عنوان وضعیت موجود، وجود دارد، سعی می‌کنند کوزه‌های عقده و عداوت را بر سر اسلام بکوبند.

به این دسته از افراد باید گفت و به برخی دوستان باید یادآوری کرد:

صرف ادعای اسلام و اسلامی بودن، به معنی عمل واقعی به اسلام شریف نیست. در طول تاریخ بسیار بودند حکومت ها که مدعی اسلام بودند و به اسم اسلام حکومت کردند، اما از ماهیت اسلامی به دور بودند. امویه و عباسیه و... مگر به اسم کفر حکومت کردند؟ علاوه بر این، معدود هستند حکومت‌هایی که با رهبر صالح، برای احیای دین اسلام و حاکمیت آن اقدام کردند. نظام اسلامی ما به رهبری رهبران بزرگ آن، هنوز عمری طی نکرده است و سی و دو سال برای تحقق آرمان ها کافی نیست. ضمن این که سیاسیون دغل‌کار همواره آماده ی منحرف کردن تفکر راستین به نفع خود هستند.

باید یاد آور شد که اسلام مسئول تمام کاستی های ما نیست. در اسلام اصولا کاستی وجود ندارد؛ اما اجرا ی ناقص از یک سو و ادعای اسلامی بودن از سوی دیگر، موریانه‌ی نفاق را به جان اسلام ناب انداخته است.

وارد بازی غلط نشدن، تفکر غلط نسبت به اسلام نداشتن، نگاه درست به قضایا و فهم و تشخیص و تمیز اسلام ناب از بازی‌های سیاسی را با این نکته‌ی مولا(ع) دریابیم:

«اشتباه مرا به حساب مکتب من نگذار»

مکتب من(اسلام) از خطا بری است. اجرای غلط و ناقص توست که ایراد کار است.

اسلام می گوید حفظ ناموس و آبرو، تو که فادر به حفظ ناموس نیستی و آبروی این و آن می بری چه ربطی به اسلام دارد؟

اسلام می گوید از رنگ های شاد و روشن استفاده کنید، تو که همه ی مردم را مانند دوران عباسی و ساسانی، سیاه جامه می‌خواهی چه ربطی دارد به اسلام؟

اسلام می‌گوید، ای پیامبر اگر اخلاق نرم نداشته باشی از تو دور می‌شوند، و ای پیامبر با اخلاق نیکو با مردم سخن کن و ای پیامبر با قول احسن وعمل احسن پیام برسان و... اما تو که با زور باتوم می‌خواهی چادر سر این و آن کنی چه ربطی دارد به اسلام؟

اسلام می‌گوید...

اسلام این می گوید و تو آن می‌کنی! اسلام چه گناهی دارد؟

 گناه اسلام این است که امروزه تبدیل شده است بهانه ای برای تو برای زجر امت اسلام!

گناه شما این است که زمینه ساز ظهور آقایتان(عج) نشده اید.

گناه من این است که امروز این مطلب را نوشتم.

و گناه خدا این است که بیش از حد مجاز صبر دارد!!

هفته قوه قضاییه مبارک!!!




موضوع مطلب :



دلیل
درباره وبلاگ

اندیشه، حد و مرز ندارد و تا آن جا که دلیلی برای بودن وجود داشته باشد، اندیشه فراتر از آن وجود خواهد داشت و برای این بودن دلیل ها خواهد داشت تا نتیجه ی آن شدنی شایسته باشد.
پیوندها
www.shereno.com">شعر نو
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 18
بازدید دیروز: 16
کل بازدیدها: 199941