سه شنبه 90 خرداد 31 :: 8:17 صبح :: نویسنده : ایرج گلشنی
از خمینی شهر تا کاشمر- فاجعه پشت فاجعه آن چه در خمینی شهر و بعد در کاشمر گذشت و میگذرد، نه یک اتفاق ساده که موضوعی مهم و نه یک امر شخصی، بلکه فاجعه ای ملی است و همه ی خانواده ها را – مخصوصا غیرتیهای جامعه از زن و مرد- عصبی و ناراحت کرده است. ناراحت کننده های این ماجرای تلخ، فقط اتفاق حادث شده نیست؛ بلکه خبرهای بعد از آن هم بسیار آزاردهنده است: خبر زندانی شدن بسیجی (ضابط ویژه قضایی که ماجرا را پیگیری کرد)، خبر دستگیر نشدن کلیه عوامل فاجعه، خبر زندانی شدن زن فاجعه دیده!، خبر رسیدگی بسیار کند به پرونده ها و از همه مهمتر و بدتر، خبر بی خبری! عدم اطلاع رسانی به روز و به موقع ارکان اطلاع رسانی دستگاه های مسئوول، باعث دل نگرانی مضاعف است و موجب افزایش شایعهها و بالارفتن خشم و استرس ملی. اگر مسئولان ذیربط بگویند چه اتفاقی افتاده که بسیجی کاشمری روانه زندان میشود، یا چه خبر شده که شاکی هم روانه زندان شده، یا چه شده که هنوز عوامل فاجعه دستگیر نشده اند ، یا بگویند چرا رسیدگی به پرونده ها این همه طولانی شده، یا بگویند چرا فاجعهی کاشمر باید با افشاگری امام جمعه رسانه ای شود، و... مردم با آرامش بیشتری به پیگیری قضیه مبادرت میکنند و این موضوع که به یک موضوع ملی بدل شده است، اهرم فشار مضاعف دشمنان این مملکت نمی شود و بهانه به دست آنها نمیدهد. واقعیت این است که برخی پرونده ها بعد ملی گرفته و تأثیرات سوء اجتماعی میگذارد ؛ از این رو، حق است که با تشکیل ستاد ویژه و بهره گیری از قضات شجاع، دقیق، عادل و ماهر به کار این پرونده به سرعت هر چه تمام تر پایان داد و عوامل فساد را به سزای اعمالشان رساند. اگر به سرعت رسیدگی کنیم و به دقت اطلاع رسانی شود: مردم از قوه قضاییه و نیروی انتظامی و دیگر دستگاه های درگیر پرونده راضی خواهند بود. مردم احساس آرامش بیشتری می کنند و مطمئن میشوند که همواره محافظان قدر تمندی در اطراف آنها مشغول نگهبانیاند. مردم باور میکنند که با جنایت و جنایتکار با قدرت تمام برخورد میشود و امنیت ملی افزایش چشمگیری مییابد. دیگران هم حساب خود را میکنند و با وقاحت هر چه تمام تر به نظام اسلامی و مردم غیرتمند ایران زمین دهان کجی نکرده و احساسات ملی را آزرده نمیکنند. حربهی تبلیغات مسموم هم از دشمنان انقلاب اسلامی گرفته میشود. اما اگر با قدرت و سرعت رسیدگی و اطلاع رسانی مناسب نکنیم چه میشود؟ اگر اطلاع رسانی درست و منسجمی صورت نگیرد، گمانه زنیها، شایعهها و اظهار نظر برخی مسئولان بیربط و بیاطلاع از قانون و بیتوجه به احساسات عمومی و نیز شانتاژهای دستگاههای تبلیغی معاند آن میکند که الان با ان روبرو هستیم؛ یعنی دو پرونده ی بزرگ که در حال خفه کردن احساسات ملی و سنگسار کردن عواطف ایرانیان غیرتی است. شاید این دو پرونده، دسیسهی دیگری برای ضعیف نشان دادن قوه قضاییه و نیروی انتظامی و دستگاههای دیگر است که در آستانهی هفته قوه قضاییه کلید خورده است که در این صورت، قاطعیت و سرعت مضاعف لازم است. هر چه هست باید اندیشید و کاری کرد که دیگر تکرار نشود. چه کنیم که دیگر تکرار نشود؟!
موضوع مطلب : دلیل درباره وبلاگ منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 9
بازدید دیروز: 11
کل بازدیدها: 212538
|
||||