شنبه 90 مهر 23 :: 8:30 صبح :: نویسنده : ایرج گلشنی
از ویدئو............... تا ماهواره
بی شک ناگفته، خیلی ها می دانند که چه می خواهم بگویم! کافی است به خاطر بیاورند که در دههی شصت، برخورد مردم و دولت با جریان وحشتناکی به نام ویدئو چه بود و یا اگر به خاطر ندارند از بزرگترها بپرسند. در آن دوران، ویدئو به عنوان مخوفترین سلاح غرب علیه آرمان ها و اخلاقیات در ایران نام برده می شد و به شدت با آن برخورد میشد. همه دست به کار بودند: از مجلس شورای اسلامی ، دولت، قوه فضاییه تا بسیجی هایی که سر چهارراه ها میایستادند و ماشین های مردم را میگشتند و نوارهای کاست را جمع آوری میکردند تا مواردی که به کشفهای بزرگ، که همان کشف ویدئو بود دست می یافتند و چندین نفر را کت بسته به دادگاهها می فرستادند. در آن زمان، مردم، برای کرایه کردن یک ویدئو، باید کلی پلیس بازی در میآوردند و با یکی از عوامل کرایه دهندهی آن ارتباط برقرار میکردند و بعد با کرایهای سنگین، ویدئو را میگرفتند و آن را میان انواع گونی و پارچه میپیچیدند و با دهها فوت وفن جاسوسی از میان خیل انبوه بسیجیها رد میکردند و به خانه می رساندند و سپس هر چه دوست و آشنای محرم و رازدار و دهن قرص که داشتند خبر میکردند و از سر شب تا صبح مینشستند و دزدکی فیلمهای بروس لی و احیانا چند فیلم هندی نگاه می کردند!!! مقایسه ی آن روزگاران ویدئویی با امروزی که در هر خانه حداقل یک دیودی خاک میخورد و هفته ای و ماهی یک بار هم روشن نمیشود و هر موبایل تبدیل شده است به ویدئویی همراه با امکان خیلی بیشتر، اگر آدم آن دوران را ندیده باشد، به راحتی باور نمیکند که این دیودی ها همان ویدئوهایی هستند که صدها انسان را زیر شلاق و زندان بردند!! در آن روزگار، -درست مانند این روزگار- کسی اهل فکر نبود که نمیشود جلوی تکنولوژی را گرفت. شاید هم فکر میکردند اما جو سیاسی حاکم اجازه ی بروز نتیجه ی منطقی اندیشه را به کسی نمی داد. امروز، همان بند و بساط در مورد ماهواره وجود دارد. از مجلس و دولت و... همه در فکر جمع آور ماهوارهها هستند و هر روز تعدادی از ماهواره ها جمع میشوند! باز بی فکر و بی خبر از اینکه تکنولوژی ماهواره هم به سرعت در شرف تطور و دگرگونی است و همین الان علاوه بر اینترنت که کار ماهواره را می کند، دستگاههای دیگری به بازار آمده که به اندازه ی یک بند انگشت و از چشم مآموران دور و کار ویدئو و ماهواره را با هم انجام می دهد. همه ی این ها بیشتر معنی می دهد زمانی که استفتاء حضرت آیت الله خامنه ای را می خوانیم و می بینیم که ایشان به صراحت منع نکرده اند و با کلمه ی شرط (اگر) همراه کرده اند. به عبارتی، تصمیم را به ما واگذار کرده اند که اگر فکر می کنیم ضرر دارد جایز نیست و اگر فکر می کنیم به نفع دشمنان است جایز نیست؛ اما اگر فکر کردیم به نفع ما و خانواده ماست، بدیهی است که ایراد ندارد. ماهواره، کانالهای مختلف دارد: از پورنوها گرفته تا شبکه های عادی تا شبکه های دینی و قرآنی. خود جمهوری اسلامی چندین شبکه راه اندازی کرده یا مورد حمایت قرار داده است. از سحر و جام جم گرفته تا شبکه بیست و ایرانیان، ولایت و ... مثلا شبکه ولایت که در مقابل شبکه ای مانند کلمه راه اندازی شده، تنها شبکه ای است که در مقابل جریان فکری شبکه ی کلمه قرار گرفته که به شدت در ذهن نوجوانان و جوانان اثرگذار بوده است. دیدن شبکه ولایت اشکالی نمی تواند داشته باشد، اما متاسفانه ماهواره ای است!! شبکه های دیگری مانند فدک، امام حسین، نور و... همه جریان شیعی و اسلامی است و اتفاقا محتوای آنها از شبکه های رسمی داخلی از بعد دینی و مذهبی خیلی خیلی بالاتر است. با تمام این ها، مبارزه با ماهواره چرا و به چه صورت، چیزی است که فکرهای همه را مشغول کرده است. عده ای برداشت های سیاسی خودشان را می کنند و آن را نشان از عدم آزادی در ایران می دانند. عدهای فکر می کنند با این کار به استحکام خانواده ها کمک می کنند و مانع از انحراف خانواده ها می شوند!!! عده ای فکر می کنند باید در تربیت کودکان و نوجوانان و جوانان به یاری خانواد ه ها بشتابند و از آن جا که خانواده ها خود قادر به کنترل فرزندان خود نیستند باید به آنها به اجبار یاری رساند!! عده ای فکر می کنند که این کار کارساز نیست و جمع آوری ماهواره فقط موجب درآمد بیشتر شرکت ها ی غربی می شود چون خانواده ها به راحتی دیش دیگری نصب می کنند. عدهای فکر می کنند که به جای همه به پشت بام ها باید جلوی واردات دیش و رسیور را گرفت. عده ای فکر می کنند باید این قضایا را به صلاح و توان و عزت خانواده ها واگذار کرد. عده ای فکر می کنند.... واه که مردم چرا فکر می کنند؟!!!! مردم ما هم که هیچ نداشته باشند، همیشه انبوهی طنز در آستین دارند. یا هزار حیله برای پنهان کردن ماهواره. یا هزار دلیل برای داشتن آن، و دولت ما هر چه داشته باشد، این توان را ندارد که میلیون ها دیش را از پشت بام ها جمع آوری کند، پس آیا بهتر نیست به یاد حرف و سخن ارزشمند شهید دکتر بهشتی بیفتیم که فرمود: ما نمی توانیم برای هر فرد ایرانی یک نگهبان بگذاریم، بهتر است که روح تقوا را در آنها زنده کنیم و بالا ببریم تا آنها مصون شوند و خودشان از خود و خانواده شان حفاظت کنند.
موضوع مطلب : دلیل درباره وبلاگ منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 7
بازدید دیروز: 12
کل بازدیدها: 213970
|
||||