یکشنبه 90 مهر 24 :: 8:56 صبح :: نویسنده : ایرج گلشنی
جنگ صفر و یک این دوران، دیگر جنگ فیزیکی در کار نیست. جنگ دیگر جنگ تیر و تفنگ نیست، بلکه جنگ جنگ صفر و یک است. جبهه، جبههی دیجتال است که تا عمق مرزهای احساس و اندیشه ی ما وسعت پیدا کرده است و تمای فضاهای دوستی، خانوادگی، فامیلی و ملی ما را پوشش داده است. تکنولوژی، سلاح اصلی این جنگ است که در شکلهای اینترنت و ماهواره و موبایل و... ظاهر شده و در دسترس همگان قرار دارد. از مهمترین معیارها و عجایب این جنگ این است که تقریبا سلاح در دست هر کسی قرار دارد و همگان فرصت مساوی برای دوئل کردن و جنگیدن دارند. تنها شرط موفقیت در این جنگ، داشتن مقادیر زیادی تیر و فشنگ است که با ترکیبی از صفر و یک به آسانی تولید می شوند. اما در این نبرد جالب قرن حاضر، طرفین درگیر به روش های گوناگونی می جنگند! یک گروه که البته گروه موفق و پیشرو هستند، از سلاح های روز(اینترنت و ماهواره و...) استفاده می کنند و با تولید انبوهی از مهمات صفر و یک، تمام دنیا را گلوله باران میکنند. اما گروه دیگر، به جای استفاده از سلاح ها، آنها را میشکنند! یا سعی در شکستن سلاح ها دارند، در حالی که قانون تکنولوژی ثابت کرده است که شکستن تکنولوژی امکان ناپذیر است. گروه دیگر، تاکتیک دفاعی خود را بر اساس فرار به انزوا و انکار واقعیات گذاشته اند. گروهی دیگر.... ********************* در این گیر و دار، مانند دوران جنگ، بخش مهمی از مرزهای ما به اشغال در آمده است. خرمشهر احساس ما اشغال و به شدت تخریب شده است. آبادان اعتقاد و ایمان ما به محاصره در آمده است و دزفول ملیت و ایرانیت ما هم هر لحظه موشک باران می شود. حملات هوایی با جنگنده های دیجیتالی با بمب های فوق هسته ای صفر و یک، خانه و کاشانه و خانواده ی ما را هدف قرار داده است. ما قرآن را قرارگاه عملیاتی کرده ایم، سپر سجاده به سر کشیده ایم ،؛ پشت چهارده سنگر مستحکم پناه گرفته ایم و با دعا و توسل خود را مصون سازی می کنیم و با تفکر عاشورایی خود را تقویت می کنیم و با سخن رهبر و فرمانده عظیم الشان، خود را آماده ی مقابله و هجوم می سازیم، اما... اما... و اما افسوس کم است قهرمانانی که فرمان فرمانده را اطاعت امر کنند و به دل خطر بزنند. آیا هست جهان آرایی که در خرمشهر بغرد؟ یا جمرانی که در دهلاویه به اوج برسد؟ یا علمالهدایی که در سوسنگرد و هویزه میدان داری کند؟ یا... از قول من بگویید مرد میدان آن است که سربند یا زهرا می بست و خود را روی مین می انداخت نه آن که سرک بکشد به خانه ی مردم که ببیند دیش ماهواره دارد یا نه؟! بگویید مرد میدان آن است که با همین سلاح ها روزگار، چنان مهماتی بسازد و چنان صفر و یکی بباراند که چشم فلک خیره ماند، نه آن که دلش را به مسدود کردن این وبلاگ و فیلتر کردن آن سایت خوش کند. بگویید دیگر پشت خاکریز و سنگر پنهان شدن، مانع از رسیدن تیرهای زهردار نیست. دوران کلاشینکف و نارنجک دستی گذشته است. راهی جز مبارزه نیست. جنگ ، جنگ رو در رو و نفر به نفر است. آیا مرد میدانی هست؟ بگویید.... موضوع مطلب : دلیل درباره وبلاگ منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 32
بازدید دیروز: 100
کل بازدیدها: 213335
|
||||