سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
چهارشنبه 91 فروردین 23 :: 10:45 صبح ::  نویسنده : ایرج گلشنی

http://img3.dreamies.de/img/933/b/f404oe21g1z.jpg

 

یکی از سعادت های بزرگ برای یک انسان، وجود همدم شیرین و شریف است تا جایی که نشست و برخاست با آن شیرین شریف می‌تواند در مکتب و مسلک انسان اثرگذار باشد.

این کلام نغز «کمال همنشین» از حکمت های عمیق و موثر قدمای ماست(خدا رحمتشان کند) و آنها به درستی همنشین، همدم و همصحبت را در سرنوشت انسان حاکم قرار داده اند.

همنشین در ذهنیت، فکر، خواسته، گفتار، رفتار و شخصیت آدمی اثر می‌گذارد و به اصطلاح جامعه شناختی، خرده فرهنگ خاصی را به وجود می‌آورد. مثلا گفتار و رفتار تاکسی داران، کامیون داران، معلمان، استادان دانشگاه و... با هم بسیار متفاوت و هریک ویژگی خاص خود را دارد.

قدما که خدا رحمتشان کند، اصلی مقرر داشته اند و آن این است: بگو با که نشستی تا بگویم که هستی.

از این رو، تأکید بر دوست یابی درست، ارتباط با انسان های فرهیخته و پرهیز از ارتباط با افراد سطحی را توصیه می‌کنند.

موارد دیگری بر شان و شخصیت انسان اثرگذار هستند؛ مانند سفره ای که سر آن می نشیند یا غذایی که می خورد؛ سفره به دلیل تأکیدات اسلام بر حرام یا حلال بودن محتوای آن و آداب استفاده از آن و غذا از حیث میزان بهداشتی بودن و مواد قندی و روغنی تشکیل دهنده آن. از این روست که اصل قدما را می توان تکثیر کرد و گفت: بگو بر سر کدام سفره نشستی تا بگویم که هستی یا بگو چه غذایی  خوردی تا بگویم چگونه هستی.

نتیجه کلام این که:‌ همان گونه که سفره حلال، غذای روح دینی آدمی است و خوراک ها غذای جسم آدم، همنشینی با اهل کمال و معرفت وعلم، غذای روان آدمی خواهد بود.

از این روست که باید در انتخاب همنشین و همصحبت و دوست و رفیق بسیار دقت کرد. کسانی که دوستانشان کمتر از خودشان هستند، ضرر می کنند چرا که از او به دوستشان چیزی از علم و معرفت می رسد و از دوست به او هیچ.

از این روست که کسانی که با علما، حکما، دانشمندان و استادان مبرز و برجسته در کشور ارتباطی دارند، از خوشبخت‌ترین آدم ها هستند و خود در آینده یکی از برگزیدگان این ملت خواهند بود.

سرگذشت بزرگان را که می خوانیم می بینیم در اطرافشان  گروهی از بهترینها بوده اند و این بهترین ها هستند که انسان را بهتر می کند.

آری! به درستی گفته اند:

بگو با که نشستی تا بگویم که هستی.

=====

نکته جالب این است که برخی فکر می کنند با وجود همنشین بد هم می توان زیبا ماند و سالم زندگی کرد. مثال می زنند مانند گل که همنشین خار است و گل بودن خود را حفظ کرده است. این افراد خود را توجیه می کنند تا با کسانی از جنس خار رابطه داشته باشند و خیال کنند که اثر منفی نمی گیرند.

اینان باید توجه داشته باشند که گل و خار همزیستی دارند نه همنشینی. همزیستی گل و خار و امثال اینها، رابطه ای از جنس همنشینی نیست که بر هم اثر متقابل داشته باشند؛ بلکه وجود فیزیکی آنها در کنار هم قرار گرفته است. اگر گل را با تفکری شاعرانه همنشین خار بدانیم، همان نسبت بین گل و خاک، گل و آب، گل و آفتاب و... وجود دارد؛ از این روست که به جای همنشینی بهتر است لفظ همزیستی را استفاده کنیم.

همنشینی زمانی است که بی وجود یکی بتوان زیست در حالی که در همزیستی، یکی بدون دیگری نمی تواند زنده بماند.

همنشینی منوط به اختیار انتخاب است اما همزیستی منوط به نیاز زندگی است.

همنشینی اختیاری است و همزیستی اجباری.

با توجه به این تفاوت ها می توان فرق همنشین و همزیست را فهمید و خود را از روی نادانی به تجاهل نزد و همنشین را از همزیست تشخیص داده و درست انتخاب کرد.

ذکر این نکته تفکر برانگیز است و آن اینکه همنشینی از جنس گل و پروانه است و همزیستی از جنس گل و خار.

حال بگو با که نشستی تا بگویم که هستی!




موضوع مطلب :



دلیل
درباره وبلاگ

اندیشه، حد و مرز ندارد و تا آن جا که دلیلی برای بودن وجود داشته باشد، اندیشه فراتر از آن وجود خواهد داشت و برای این بودن دلیل ها خواهد داشت تا نتیجه ی آن شدنی شایسته باشد.
پیوندها
www.shereno.com">شعر نو
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 64
بازدید دیروز: 36
کل بازدیدها: 212725