سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
یکشنبه 91 اردیبهشت 31 :: 9:21 صبح ::  نویسنده : ایرج گلشنی

 

بودجه کل کشور تصویب شد و این یعنی آغاز یک سال فعالیت دولت احمدی نژاد تا خرداد 92 و بعد پایانی بر هشت سال تلاش از یک سو و شعار از سوی دیگر. حال چقدر موازنه بین شعار و تلاش بوده، باید بعد از خرداد 92 شنید چرا که بر اساس فرهنگ قجری و فرمایشی ما ایرانی ها ، هر کس یا گروهی تا زمانی که سر کار هستند و قدرت را در دست دارند عزیزند و بزرگوار. آن قدر بزرگوار که عیبی در آنها یافت نمی‌شود. عیب‌ها زمانی خودشان را نشان می‌دهند که قدرت از کف برود.

مروز سه دهه تاریخ انقلاب اسلامی چنین به ما یاد اوری می‌کند:

اول: روزگاری همه شعار می‌دادیم: قائم مقام رهبری- آیت‌الله منتظری

اما یک باره شاهد جمع آوری عکس ها و خاموش شدن نام منتظری بودیم و منتطری از اوج سیاست به انزوای نجف آباد رسید و بعد هم بی سر و صدا زندگی کرد و آرام و خاموش به سرای باقی شتافت.

دوم: روزگاری شعار می‌دادیم : بنی صدر حمایتت می‌کنیم و با میلیون‌ها رإی او را رییس جمهور خواندیم، اما یک باره، محبوب ما محبوبه شد و بعد به عنوان یک دشمن قدار به خارج کشور گریخت و شد اخ!

سوم: باز یاد می‌آوریم روزگای که کشور در بدترین شرایط ممکن بود و با 44کشور دنیادرگیر جنگی تمام عیار بود، سکان دولت در دست کسی بود به نام موسوی که یک باره آن هم شد منافق و نظام برانداز و اخ!

چهارم: باز یاد می آوریم زمانی که هاشمی رییس و همه کاره بود و سردار سازندگی لقب دادیم و هزار هور اکشیدیم و یک باره شد ... فراموش!

و بعد پنجم: روزگاری می دودیم به دنبال ماشین رییس جمهوری خوش تیپ و سیدی نورانی و متفکری بزرگ و این جور لقب‌ها و یک باره خاتمی هم شد دشمن ملت و قابل رد صلاحیت!

و ششم : احمدی نژاد هم آیا به همین سرنوشت دچار خواهد شد؟

تاریخ سیاسی بعد از انقلاب اسلامی که نشان داد سیاست در کشور ما درست مانندتیم رئال مادرید است! یعنی بازیکن خراب‌کن!

شماره معکوس تا خرداد 92 آغاز شده است و با این روند کند بودجه تا اجرایی شود، امیدی نیست که دولت در سال پایانی کار خاصی از پیش ببرد. باتمام اینها آرزوی موفقیت داریم برای دولتمردان همان گونه که برای پیشینیان داشتیم و همان گونه که برای پسینیان خواهیم داشت. (اصولا به ما مربوط نیست) اما همین مربوط نبودن بهتر است از آن که مانندبعضی ها یک نفر را به اوج ببریم و بعد از آن بالا بکوبیم زمین. همین که به ما مربوط نباشد بهتر است

!




موضوع مطلب :


چهارشنبه 91 اردیبهشت 6 :: 4:7 عصر ::  نویسنده : ایرج گلشنی

ماهیت سازمان اسلامی

وقتی به گذشته نه چندان دور بر می گردیم و احساسات پاک انقلابی را در دهه شصت در ذهن و روح بازیافت و بررسی می کنیم، متوجه می شویم از آن نیک اندیشی ها بسیار فاصله گرفته ایم.

زمانی را به یاد می اورم که آنقدر احساسات انقلاب و اسلامی شفاف و برجسته بود که هر جایی در باره اخلاق نیک سخن گفته می شد و کسانی که به صفات الهی نزدیک تر بودند، در نزد همه عزیزتر به حساب می آمدند.

فضایل اخلاقی و اصل فدخل فی اخلاق الله، سرلوحه کار و تلاش و رفتار بسیاری بود و امروز حتی اندکی هم به آن توجهی ندارند.

شدت گرایش به اسلام چنان بود که حتی مباحث علمی را در بر می گرفت و سخن از اقتصاد اسلامی، روانشناسی اسلامی، جامعه شناسی اسلامی و حتی ریاضی اسلامی! بود و کانون های علمی گرم بود از این مباحث.

در باره سازمان هم چنین بود و سازمان اسلامی، رویای مردان و زنان انقلابی آن زمان بود. کتاب ها در باب سازمان اسلامی نوشته شد و سخن ها در باب مدیر اسلامی به زبان آمد اما.... افسوس  و صد افسوس که از آن همه احساسات پاک مشتی شعار دروغین برجای مانده است.

در باب اصول سازمان اسلامی ، تقدیر و تشکر از کارکنان و سپاس از ارباب رجوع و... یکی از ارکان رکین این سازمان بود و مدیر اسلامی کسی بود که به سنت های حسنه مانند سنت تشکر و قدردانی گرایش داشته باشد. مدیر اسلامی در سازمان اسلامی کسی بود که اهل غیبت نبود، اهل دسیسه و احتکار نبود، اهل باند بازی و مدیریت های اتوبوسی نبود و سازمان تحت مدیریتش سالم و کارآ بود.

کسی در سازمان اسلامی سخن چینی نمی کرد و هیچ مدیری هم اهل نمام پروری و جاسوس گذاری نبود و کسی مأموریت سخن چینی برای کسی نداشت.

در سازمان اسلامی، مودت و محبت از اصل های بی خدشه بود و کسی به گروه قبلی فحاشی نمی کرد. هر کس کار را تکلیف الهی می دانست و با تمام وجود خود را در خدمت اهداف سازمان قرار می داد.

اگر کسی شایسته مسئولیت جایی نبود، حاضر به پذیرش آن سئولیت نمی شد و اگر صاحب منصبی بود و کسی را بهتر از خود برای آن منصب تشخیص می داد به نفع او کنار می رفت و...

اکنون دو دهه ازآن دهه رویایی گذشته است و قرار بر این بود که بعد از عمری تلاش و ممارست و خودسازی، شعار سازمان اسلامی تحقق یابد اما...

اما ان چه من و امثال من می بینند، نه تنها سازمانی بر مبنای اسلام و آن اصول عالیمقام اسلامی و انسانی نیست، بلکه در بسیاری جهات در سراشیبی کفر و الحاد قرار گرفته اند و حتی مبانی انسانی را رعایت نمی کنند تا چه رسد به قواعد اسلام.

آن آدم هایی که در دهه شصت رویای سازمان اسلامی داشتند، الان هستند که دروغ یا راست بودن افکار منحرفانی چون مرا به نقد بکشند و نادرستی آن را ثابت کنند؟!!http://www.najafisoulari.com/File/96/6/85822_f8c3c73c3ad1c8cfcf3d26f2a0439a10.jpg

 




موضوع مطلب :



دلیل
درباره وبلاگ

اندیشه، حد و مرز ندارد و تا آن جا که دلیلی برای بودن وجود داشته باشد، اندیشه فراتر از آن وجود خواهد داشت و برای این بودن دلیل ها خواهد داشت تا نتیجه ی آن شدنی شایسته باشد.
پیوندها
www.shereno.com">شعر نو
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 14
بازدید دیروز: 25
کل بازدیدها: 213466