جمعه 90 دی 30 :: 5:52 عصر :: نویسنده : ایرج گلشنی
بهمن خونین جاویدان... سالها میگذرد از رگبار مسلسلها؛ اما انگار همین امروز است فریاد اللهاکبر مردان و زنان دلیر. و ما هیچ دور نشدهایم از اصل خویش. اصل ما ریشه دارد در خون سرخ کسانی که جان شیرین در راه سعادت ما نهادند. اصل ما ریشه دارد در نبرد ناعادلانة خون بر شمشیر. اصالت ما بر میگردد فرزانة سلحشوری از خمین. اساس ما بر بنیاد قدمهای ثابت و نجعلهم الائمه و نجعلهم الوارثین، استوار است و امروز ما برای صیانت از گل سرخ، برای حمایت از سپیدار بلند و برای دفاع از خونبهای آلالهها از خیل شهیدان انقلاب اسلامی نیابت داریم. نیابت داریم تا آخرین قطرة خون، در هوای استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی تنفس کنیم. نیابت داریم تا در موقعیت خیبر، همچنان گوش به فرمان رهبر بمانیم. نیابت داریم تا روزی اگر لایق شدیم، خون ما هم نثار ایران اسلامی شود. بهمن خونین جاویدان، تا ابد زنده بادا ایران، تا ابد، تا آخرین ثانیة هستی، تا انتهای راهی پر خطر، با دست خالی و لبریز از شیدایی، با بهمن خونین جاویدانیم و همواره فرزند پاک ایرانیم. بیست و دوی بهمن، سالروز ظفرمندی انقلاب اسلامی است و ما هم چون تمامی مردم سرزمین اسلامیمان، میگوییم: همة دردهایمان فدای نام و یاد شهدای انقلاب. فدای یاد و نام امام(ره)، فدای قامت بالای پرچم سه رنگ ایران اسلامی. فدای بیست و دو اللهاکبری که همچون همای سعادت بر سر خاک پاک سرزمینمان سایة قدسی انداخته است. فدای اشک و آه مادران و پدران شهدا و مفقودین، آزادگان و جانبازان و تمامی رزمندگانی که سلحشورانه هشت سال سینه به سینة ناکسان گذاشتند و از تمامیت ارزی، ارزشی و ملی ما دفاع کردند. سالها میگذرد از رگبار مسلسلها؛ اما انگار همین امروز است فریاد اللهاکبر مردان و زنان دلیر. و ما هیچ دور نشدهایم از اصل خویش. مبارزه همچنان ادامه دارد؛ این بار دشمن از در دیگر و با لباس دیگر و با روش دیگری آمده است. اینبار میخواهد با تحریم و گرانی ما را بشکند؛ اما ما که شکستنی نیستیم. اگر قرار بر شکستن بود، حملة مستقیم 44 کشور در دوران جنگ تحمیلی ما را میشکست. اگر قرار بر شکستن بود، انهدام حزب جمهوری و دفتر ریاست جمهوری ما را میشکست، اگر قرار بر شکستن بود... قرار بر شکستن نیست که ما راست قامتان، جاودانة تاریخ خواهیم ماند. سربندهای شهادت ما همیشه آمادة به سر بستن است.
پیشاپیش و مشتاقانه، دهة فجر به تمامی مبارزان راستین خط انقلاب اسلامی و به تمامی دلسوزان ملت ایران مبارک باد. موضوع مطلب : سه شنبه 90 دی 13 :: 3:57 عصر :: نویسنده : ایرج گلشنی
وقتی گناه من تفهیم میشود آتش به رنج من تقسیم میشود عمرم ز ابتدا بی بازگشت آن بر روی ثانیه تنظیم میشود باجبر زندگی آغاز، وین عجب مختار بودنم تعلیم میشود انواع رنج ها را شامل شوم هر گونه از لذت تحریم میشود مذهب چه بود و دین؟ درکم نمیکشد ناچار عقل من تسلیم میشود کورم، کرم، زبانم لال، اینچنین بنیاد معرفت تحکیم میشود روحم به نا کجا آباد عاقبت جسمم به خاکدان تقدیم میشود روح رها ولی با رنج همنشین جسمم اما کمی تکریم میشود با آخرین نفس ها توبه می کنم این توبه آخرین تصمیم می شود ای صاحبان قدرت با تمام قد در پیشگاهتان تعظیم میشود شعر از ایرج گلشنی چند وقتی بود به دلیل مشغله قادر به حضور در جمع دوستان نبودم. این غزل دو سه ماه پیش سروده شد که برای خودم جالب از آب در آمد امیدوارم دوستان هم به عنوان یک احوالپرسی پذیرا باشند! موضوع مطلب : دلیل درباره وبلاگ منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 11
بازدید دیروز: 17
کل بازدیدها: 212636
|
||||