سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
دوشنبه 90 مرداد 3 :: 10:18 صبح ::  نویسنده : ایرج گلشنی

این نوشتار در حقیقت جوابیه ای به وبلاگ ره آورد است که برای دیگر دوستان هم می تواند مفید باشد.

گاهی نوع بیان یا تفکر ما فمینیستی است حتی اگر  نیت و قصد آن را نداشته باشیم.

حتما عنایت دارید که فمینیست یک تفکر است که گر چه پاره های مختلف دارد اما در ذات خود یکی است. اخیرا طی سال های اخیر مفهوم و مفوله ای تحت عنوان فمینیسم اسلامی هم مطرح شده است که البته بیشتر شبیه طنز و یک شوخی اجتماعی است تا حقیقت معنایی آن. بالاخره هر چیزی با اسلام اگر جمع شود، فمینیسم با اسلام جمع شدنی نیست.

اما ماهیت و تفکر فمینیست که اول: جسمیت و دوم جنسیت و سوم تجزیه ی اجناس است، هر جا باشد فمینیست است. فمین ها که شاخ و گوش ندارند که به بلندی و درازی آن بگوییم فمینیسم یا چیز دیگر. هر جا برای تعریف از انسان، جسم و جنس و تفکیک  و مقایسه ی این ها در میان باشد، نگاه نگاه فمینیستی است. مشکل درک این نکته این است که فمینیست را فقط برای زن ها به کار می برند و مقابل آن را برای مردها نساخته اند! به هر تقدیر، هر تفکری غیر از تفکر انسانی انسان، تفکر فمینیستی است و لاغیر.

در موضوعیت جسم و جنس آن جاست که به هر عنوان( هر عنوان حتی اسلام و ...) جسم زن و مرد را ملاک محاسبات فکری قرار داده و به تفکیک آنها از یکدیگر بپردازیم . با قواعد اخیر اگر بگوییم جسم مرد و زن نباید به هم نزدیک شود و هرد دو باید از هم دور شوند یا دیوار بینشان کشید یا... این می شود اسلامی! و اگر بگوییم جسم دخترها و زنها در خطر سو استفاده مردهاست و مردها زن ها را فقط برای جسمشان می خواهند و باید زن ها جسم خود را از مردها دریغ کنند و به مردها نزدیک نشوند، می شود فمینیسم. آن هم از نوع دبواری اش که رپ و هوی متال می شود نتیجه اش.

اما اگر جنسیت را ملاک قرار دهیم و چون این می زاید منشاء خلقت شود و دیگری چون نمی زاید منشاء نوکری، یا چون این نر است و قوی بشود منشاء صلابت و آن چون ماده است و ضعیف بشود ضعیبه ی توی خانه و این چون جنسش لطیف است بشود خدای زیبایی و آن ... این نگاه جنسیتی که دو جنس را به خاطر جنسیت آنها از هم تفکیک می کند و به خاطر جنس آنها را متفاوت می کند می شود فمینیسم. ثناگوی زن شدن برای این که منشا تربیت است و ستایش دختران که مادران آینده اند و باید برنامه ی خاصی برای آنها باشد و این حرفها می شود فمینیسم. فمینیسم که شاخ و گوش نمی خواهد. می‌خواهد؟

فقط یک جا فمینیسم نمی شود و آن جایی است که موضوع های جسم و جنس و تفکیک اجناس نباشد. یعنی هم مرد مهم باشد هم زن. هم پسر هم دختر. به عبارت بهتر، فقط یک چیز می شود غیر فمینیسم و آن انسان است . ملاک انسان بودن انسانیت اوست نه نر و ماده بودنش. نر و ماده فکر کردن می شود فمینیسم. الان خیلی از کتاب ها و برنامه ها و حرف ها در ایران فمینیستی است تا اسلامی ولی چون فکر می کنند که چون مسلمانند یا ایرانی اند یا ... پس حرفهایشان فمینیستی نیست.

آیه و حدیث هم اگر با ذهنیات جنس و جسم و تضاد جناس باشد هم فمینیستی است. لذا آن چه در قران کریم مهم است فضیلت تقواست و زوجیت اجناس برای تکامل. قرآن کریم هرگز موضوع زن و مرد را مجزا مطرح نکرده و بی مقدمه از هیچیک تعریف نکرده و در هر شرایطی برای هر دو یک معیار برتری قرار داده است و آن تقواست. این اسلام است و غیر آن هر چه هست اسلام نیست. تأکید یک سویه به یک جنس، چیزی جز تفکر فمینیستی نیست که اغلب ناخودآگاه و بر اساس شرایط زمان و مکان گرفتار آن هستیم بی آن که خود بدانیم چه می کنیم و چه می گوییم. گفتم که فمینیسم شاخ و گوش ندارد که فکر کنیم لابد باید شاخ گوزنی از جایی در بیاید و بگوییم آن فمینیسم  است. خیر! فمینیسم یک تفکر است بر اساس تعریف انسان بر اساس جسم و جنس و تفکیک این دو. هر جا چنین باشد، فمینیسم هما ن جاست. چه از در تعریف و تمجید جنسی بر آید و چه از سر تخریب و تحقیر آن. هر جا نگاه یک سویه به سراغ یکی از اجناس رفت، حتما وارد دنیای تفکر فمینیستی شده است. بی هیچ شکی.

   




موضوع مطلب :



دلیل
درباره وبلاگ

اندیشه، حد و مرز ندارد و تا آن جا که دلیلی برای بودن وجود داشته باشد، اندیشه فراتر از آن وجود خواهد داشت و برای این بودن دلیل ها خواهد داشت تا نتیجه ی آن شدنی شایسته باشد.
پیوندها
www.shereno.com">شعر نو
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 39
بازدید دیروز: 273
کل بازدیدها: 208108