چهارشنبه 90 مهر 6 :: 10:35 صبح :: نویسنده : ایرج گلشنی
سلام به عزیز دوستان ارجمند. طی ماه اخیر شاهد مسدود شدن چند وبلاگ از دوستان بودم که برایم جای تأسف داشت. این مسدود شدن ها بر چه اساسی است؟ آیا واقعا به دستور مقام قضایی است؟ آیا بهتر نیست که دلیل آن به صورت عمومی اعلام شود؟ آیا دلیل آن عدم اطلاع وبلاگر از قوانین جرائم رایانه ای است؟ آیا مدیران سیستم های خدمات دهی وبلاگ نظرات شخصی خود را اعمال می کنند و بر اساس سلیقه و ترس از مجازات پیش بینی شده در قانون جرائم رایانه ای اقدام به مسدود کردن وبلاگ ها می کنند و در لوای «بنا به امر قضایی» کسی را از حقوق اجتماعی اش محروم می کنند. بدیهی است که صاحبان وبلاگ ها به دنبال سود اقتصادی خود هستند و علاقه ای ندارند کسی از محیط کاری و اقتصادی آنها از چیزهایی سخن به میان آورد که نان آنها را آجر کند! لذا این مدیران علاقه ای به طرح مباحث سیاسی و جناحی ندارند و بسیاری از سخن ها و نوشته ها را تحمل نمی کنند؛ چرا که حوصله ی رفتن به دادگاه و احیانا بسته شدن سیستم خدمت فروشی شان را ندارند و این کاملا هم طبیعی است. اما آن چه حائز اهمیت است، آستانه ی تحمل صاحبان سیستم های خدمت دهی مانند پارسی بلاگ، بلاگفا و... است. و دیگری شفافیت قانون برای جلوگیری از برداشت های متفاوت از قانون. در هر دو مورد با کمی تأمل و تحقیق با مسائلی مواجه می شویم که نشان از تفاوت جدی در آستانه ی تحمل و برداشت های متعدد از قوانین است. برای مثال مقایسه ی دو سیستم بلاگفا و پارسی بلاگ نشان می دهد که آستانه ی تحمل در بلاگفا به مراتب بالاتر از پارسی بلاگ است و حداقل دو دلیل برای آن قابل ذکر است: اول: گستردگی بلاگفا نسبت به پارسی بلاگ دوم: باز بودن فضای فکری مدیران بلاگفا نسبت به پارسی بلاگ این دو تفاوت باعث می شود که یک وبلاگ در پارسی بلاگ بسته شود اما همان وبلاگ با همان مطالب در بلاگفا به حیات خود ادامه دهد. این نمونه که این قلم آن را شخصا تحقیق کرده است، از باز بودن و قابل تفسیر بودن قانون جرائم رایانه ای حکایت دارد که بر اساس این باز و بسته بودن و تفسیر های شخصی و اعمال نظرات سلیقه ای یکی محکوم و دیگری تبرئه می شود. چه باید کرد؟ در حالی که اکثر نوجوانان و جوانان ما وبلاگ را یکی و شاید تنها تفریح خود کرده اند و ساعت های زیادی را به آن اختصاص داده و ذهن و روح خود را خستهی نت و وبلاگ می کنند، بدون این که از جرائم رایانه ای با خبر باشند و اگر هم قانون مربوطه را بخوانند باز در این که چه چیزی مجاز و چه چیزی غیر مجاز است و کدام کلام شامل قانون می شود و کدام نمی شود، در می مانند همان طور که ما بزرگترها در مانده ایم! چه باید کرد؟ آیا باید منتظر تخلف بود و بعد با آن برخورد کرد؟ یا باید سهم بزرگی از سرمایه ی کشور به دنبال کشف وبلاگر و محکومیت آن باشد؟ آیا باید با اعمال نظر شخصی، روح نوجوان و جوان را آزرد و به آنها تلویحا گفت که چندان هم که فکر می کنند برای بیان نظراتشان آزاد نیستند تا انگ دیکتاتوری به پیشانی نظام ما بنشیند؟ چه باید کرد؟ آیا نوجوانان و جوانان را قبل از وبلاگر بودن مجبور به آموزش قوانین جرائم رایانه ای بکنیم؟ آیا... آیا مدیران سیستم های خدمت دهی مانند همین پارسی بلاگ خودمان بهتر نیست که برای مسدود کردن وبلاگ ها ابتدا اخطار دهند و دلایل اخطار را بنویسند؟ یا بهتر نیست که بعد از مسدود کردن وبلاگی ، دلایل آن را به صورت عمومی در منظر دید دوستان قرار دهند؟ روی آیکونی کلیک می کنی و این پیام را می بینی :وبلاگ مورد نظر به دستور مقام قضایی مسدود است. آیا بهتر نیست که همین جمله را با چرایی آن به عموم نشان داد؟ ارسال ایمیل و درخواست دلیل برای هر کسی کار آسانی نیست و افراد هم معمولا ترجیح می دهند که ایمیلی نفرستند و دلیلی را جستجو نکنند، این است که اگر شفافیت بیشتری به خرج دهند، وضعیت به مراتب بهتر خواهد بود. این طور نیست؟؟ نا گفته نماند آن چه عرض شد در حقیقت تحلیلی شتابزده از پدیده مسدود شدن وبلاگ هاست که در حال جستار در باره ی آن هستم امیدوارم که با همفکری اهل اندیشه به عمق بیشتری از مساله پی برده و زمینه برای کارهای بهتر در این باره آماده کنم. موضوع مطلب : دلیل درباره وبلاگ منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 11
بازدید دیروز: 12
کل بازدیدها: 212396
|
||||