چهارشنبه 92 خرداد 15 :: 2:49 عصر :: نویسنده : ایرج گلشنی
اتتخابات، دوره حکومت حزب باد یادتان می آید زمانی که احمدی نژاد در برابر موسوی ایستاد و با توهین و فحاشی به هاشمی و دزد خطاب کردن او ، رقیب را به سکوت واداشت و گوی و میدان را از آن خود کرد؟ و یادتان می آید جمع بزرگی از اهالی ..... چه شادیها کردند و «نماز شکر » به جای آوردند و پابرهنه تا جمکران دویدند و باعث تولید هاله نور شدند؟ و یادتان می اید وقتی یک کوتولة تازه به دوران رسیده وقتی به میلیون ها ایرانی با شخصیت و شرافتمند لقب خار و خاشاک داد، چگونه عمامههایشان را دستمال رقص کردند و شادی کردند؟! اما حتما یادتان می آید وقتی آن نیم وجبی در برابر رهبر عالیقدر و معظم انقلاب اسلامی ایستاد و برای موجود بی مقداری مانند مشایی، حرمت رهبر را به جای نیاورد، و آن زمان که برای حذف مصلحی چه کرد و باز رهبری را تضعیف کرد تا به مطامع خود برسد. و یادتان می آید...
همان ها اکنون شدهاند دشمن خونی یارو. چرا؟ چون طرف دورانش به پایان رسیده و دیگر کارهای نیست. هنوز زمانش تمام نشده تمامش کردند و شد برگ ورق خورده خاطرات گذشته. این است که دیگر ارزش حمایت ندارد!! قربان بند کیفش بودند. گذشته از همه اینها، الحق و الانصاف، حزب بادی ها هنرمندان بزرگی هستند که به قول آقای سلامتی-که یادش بخیر- از صبح راهنمای راست می زنند و غروب به چپ می پیچند. درود بر اعضای حزب باد در ایران جهان موضوع مطلب : دلیل درباره وبلاگ منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 45
بازدید دیروز: 87
کل بازدیدها: 213248
|
||||