سه شنبه 90 خرداد 31 :: 8:17 صبح :: نویسنده : ایرج گلشنی
از خمینی شهر تا کاشمر- فاجعه پشت فاجعه آن چه در خمینی شهر و بعد در کاشمر گذشت و میگذرد، نه یک اتفاق ساده که موضوعی مهم و نه یک امر شخصی، بلکه فاجعه ای ملی است و همه ی خانواده ها را – مخصوصا غیرتیهای جامعه از زن و مرد- عصبی و ناراحت کرده است. ناراحت کننده های این ماجرای تلخ، فقط اتفاق حادث شده نیست؛ بلکه خبرهای بعد از آن هم بسیار آزاردهنده است: خبر زندانی شدن بسیجی (ضابط ویژه قضایی که ماجرا را پیگیری کرد)، خبر دستگیر نشدن کلیه عوامل فاجعه، خبر زندانی شدن زن فاجعه دیده!، خبر رسیدگی بسیار کند به پرونده ها و از همه مهمتر و بدتر، خبر بی خبری! عدم اطلاع رسانی به روز و به موقع ارکان اطلاع رسانی دستگاه های مسئوول، باعث دل نگرانی مضاعف است و موجب افزایش شایعهها و بالارفتن خشم و استرس ملی. اگر مسئولان ذیربط بگویند چه اتفاقی افتاده که بسیجی کاشمری روانه زندان میشود، یا چه خبر شده که شاکی هم روانه زندان شده، یا چه شده که هنوز عوامل فاجعه دستگیر نشده اند ، یا بگویند چرا رسیدگی به پرونده ها این همه طولانی شده، یا بگویند چرا فاجعهی کاشمر باید با افشاگری امام جمعه رسانه ای شود، و... مردم با آرامش بیشتری به پیگیری قضیه مبادرت میکنند و این موضوع که به یک موضوع ملی بدل شده است، اهرم فشار مضاعف دشمنان این مملکت نمی شود و بهانه به دست آنها نمیدهد. واقعیت این است که برخی پرونده ها بعد ملی گرفته و تأثیرات سوء اجتماعی میگذارد ؛ از این رو، حق است که با تشکیل ستاد ویژه و بهره گیری از قضات شجاع، دقیق، عادل و ماهر به کار این پرونده به سرعت هر چه تمام تر پایان داد و عوامل فساد را به سزای اعمالشان رساند. اگر به سرعت رسیدگی کنیم و به دقت اطلاع رسانی شود: مردم از قوه قضاییه و نیروی انتظامی و دیگر دستگاه های درگیر پرونده راضی خواهند بود. مردم احساس آرامش بیشتری می کنند و مطمئن میشوند که همواره محافظان قدر تمندی در اطراف آنها مشغول نگهبانیاند. مردم باور میکنند که با جنایت و جنایتکار با قدرت تمام برخورد میشود و امنیت ملی افزایش چشمگیری مییابد. دیگران هم حساب خود را میکنند و با وقاحت هر چه تمام تر به نظام اسلامی و مردم غیرتمند ایران زمین دهان کجی نکرده و احساسات ملی را آزرده نمیکنند. حربهی تبلیغات مسموم هم از دشمنان انقلاب اسلامی گرفته میشود. اما اگر با قدرت و سرعت رسیدگی و اطلاع رسانی مناسب نکنیم چه میشود؟ اگر اطلاع رسانی درست و منسجمی صورت نگیرد، گمانه زنیها، شایعهها و اظهار نظر برخی مسئولان بیربط و بیاطلاع از قانون و بیتوجه به احساسات عمومی و نیز شانتاژهای دستگاههای تبلیغی معاند آن میکند که الان با ان روبرو هستیم؛ یعنی دو پرونده ی بزرگ که در حال خفه کردن احساسات ملی و سنگسار کردن عواطف ایرانیان غیرتی است. شاید این دو پرونده، دسیسهی دیگری برای ضعیف نشان دادن قوه قضاییه و نیروی انتظامی و دستگاههای دیگر است که در آستانهی هفته قوه قضاییه کلید خورده است که در این صورت، قاطعیت و سرعت مضاعف لازم است. هر چه هست باید اندیشید و کاری کرد که دیگر تکرار نشود. چه کنیم که دیگر تکرار نشود؟!
موضوع مطلب : یکشنبه 90 خرداد 29 :: 11:39 صبح :: نویسنده : ایرج گلشنی
وبلاگ و پیشگیری از آسیبهای احتمالی آن. وبلاگ و آن چه در آن نوشته میشود و عکس هایی که در آن منتشر میشود، از جهتی موجب آسیب و از جهتی ضد آسیب است و این به وبلاگ نویس بر می گردد که آن را در کدام جهت برا ی خود به کار گیرد. به بیان دانشجویی!: وبلاگ مانند درس چهار واحدی است که اگر به نفع دانشجو بگیرد، نمرات کلی او را به شدت افزایش و اگر به ضررش متوجه شود، نمرات کلی او را به حد قابل توجهی کاهش می دهد؛ یعنی وبلاگ دو رو دارد: روی کاملا مثبت و روی کاملا منفی. علاوه بر روی دوگانه ، وبلاگ دو سو نیز دارد. یک سو به سمت صاحب وبلاگ و سوی دیگر به سمت دیگران که در هر دو سو، آثار احتمالی مثبت و منفی دارد؛ البته تأثیر وبلا گ بر صاحب وبلاگ بیش از دیگران است. با این وصف، اگر صاحب وبلاگ بتواند، جهت مثبت وبلاگ را به سوی خود هدایت کند، میتواند از آن بیش از همه بهرهبرداری کند و این امری طبیعی است. اگر نکات زیر را مورد مداقه قرار دهیم، بیشتر موضوع را درک میکنیم: · وبلاگ با نوشتار کتبی بسیار متفاوت است و معمولا متن، سطح متن، دیدگاه و قدرت قلم صاحب وبلاگ در نوشتههای کتبیاش بیش از نوشتارهای مستقیم در وبلاگ است. از این رو، وبلاگر حرفه ای اول متن را مکتوب میکند و بعد ان را در وبلاگ منتشر میکند. · ارتباط حسی نوشتار مکتوب(برروی کاغذ) همواره بیشتر از وبلاگ (وسایت) است؛ بنابر این، نویسنده با قلم و کاغذ ارتباط معنادارتری نسبت به وبلاگ برقرار میکند. از این رو، خواننده ی وبلاگ هم کمتر تحت تأثیر قرار میگیرد. · صاحب وبلاگ، متن وبلاگ خود را همواره چند برابر با دقت بیشتری نسبت به دیگران میخواند و میفهمد و با آن ارتباط برقرار می کند. دیگران معمولا به طور سطحی از آن می گذرند و معمولا به ارائه نظرات کلی(مانند خوب است جالب است و...) اکتفا میکنند. · صاحب وبلاگ به دلیل درک عمق نگارش خود، انتظار کامنتهای مطول و مرتبط دارد، چیزی که کمتر حاصل میشود. از این رو، در صورت عدم پردازش شخصیت خود به عنوان یک فرد مستقل و قبول وابستگی به خوانندگان وبلاگ خود، ناخواسته خود را دچار استرس و انتظار می کند. · نام هر وبلاگ، بخشی از نیازها، خواسته ها و شخصیت درونی فرد را بیان میکند و صاحب وبلاگ با انتخاب نام مورد علاقهاش، بخشی از درونیات خود را بیرون می ریزد و این کار باعث تخلیهی روحی – روانی فرد میشود. نام وبلاگ در حقیقت مهمترین پیام صاحب وبلاگ است که هر چه متناسب با محتوای وبلاگ باشد، از نظر روحی او را تقویت، و هر چه از محتوای دلخواهش دور باشد، از نظر روحی او را دچار مشکل میکند. · تضاد شخصیت مجازی با شخصیت حقیقی صاحب وبلاگ، معمولا وجود دارد و دلیل آن عدم استفاده از نام واقعی و معرفی خود با کلمات کلی، ادبی و یا عدد است. تضاد میان آن چه هست و آن چه باید باشد، تلاشی است برای نشان دادن بخشی از واقعیت شخصیت افراد و پر کردن خلائی که در درون و ذات خود از آن رنج می برد. لذا توصیه میکنم چنین کسانی، دو وبلاگ داشته باشند. بخشی برای نمود واقعی خود و برخی برای نمود مجازی. · محتوای وبلاگ، همواره برون ریخت احساسات و عواطف درونی است که معمولا جای دیگر اجازه ی بروز و ظهور ندارد. مثلا در محیط خانواده ای سخت و متعصب گرفتار شدن، نتیجه اش وبلاگی است که صاحب وبلاگ را با دنیای بیرون و دوستان پیرامونی ربط می دهد تا فریاد فروخفته ای بیرون آید. یا اندیشه ای که جایی برای فوران ندارد، در وبلاگ خوابانیده میشود. یا احساسی که همرازی ندارد، در وبلاگ به غم یا خنده میپردازد. از ا ین رو، با دقت در رویهی افراد میتوان به بخشی از شخصیت و چرایی کار آنها واقف شد. · رابطه ی وبلاگ و صاحب وبلاگ دو طرفه است و این مهمترین نکته ای است که میخواهم در خاتمه به آن اشاره کنم. بعد از مدتی انس و الفتی ناخودآگاه بین وبلاگ و صاحب و بلاگ پیدا میشود که از هم اثر گرفته و بر هم اثر میگذارند. با توجه به صاحب اراده بودن صاحب وبلاگ، وبلاگر اگر با بازی با وبلاگ خود و با تغییراتی در آن به مرور زمان و به طور پیوسته، می تواند به تکامل شخصیت خود کمک کند . کسانی که می خواهند از وبلاگ به نفع خود استفاده کنند، باید وقت بگذارند و مطالبی را خودشان تولید کنند. · اما کسانی هم هستند که مغلوب وبلاگ خود میشوند. به جای آن که وبلاگ را در دستان خودداشته باشند، در دستان وبلاگ قرار میگیرند و این زمانی است که بعد از مدتی اسم عوض میکنند، یا متن های متفاوت و متضاد میزنند، مطالبشان روز به روز کوتاه تر می شود و آخرالامر هم به متن های کپی-پیستی روی میآورند. اینجا دیگر وبلاگ افسار وبلاگر را به دست می گیرد و صاحب وبلاگ به جای وبلاگ خود سر از کوچه پس کوچه های گوگل و... در می آورد. · مواظب خود و وبلاگ خود باشید! از آن به نفع خود بهره برداری کنید و آسیبهای احتمالی آن در امان بمانید.
موضوع مطلب : شنبه 90 خرداد 28 :: 9:21 صبح :: نویسنده : ایرج گلشنی
تعریف و فهم پیشگیری و درک عوامل آسیب و راه پیشگیری از آن از منظرگاه معصومین(ع) ماهیت پیشگیری(پیش بینی انجام کار درست در زمان درست- - پیش بینی کار مناسب در زمان مناسب) · گناه نکردن، آسان تر از طلب توبه است- با تهیدستان بنشین تا شکر گزاریت از خدا زیاد شود. امام علی · مجالس پاکان فراخوان به سوی صلاح و پاکی است. امام سجاد · مجاهد کسی است که به خاطر خدا با نفس خود مبارزه کند. رسول اکرم (ص) · هر کس نفس خود را حسابرسی کند، نیکبخت شود. - هر که در عمل کوتاهی کند به اندوه گرفتار شود. امام علی · اگر خواهان مکارم و بزرگواری ها هستی از حرام ها دوری کن. -- اگر خدای سبحان از نارواها نهی نمی کرد، بر خردمند لازم بود که از آنها دوری کند. امام علی · دور اندیشی زیرکی است. - هر کسی دست به کاری زند بی آن که به عواقب آن بیندیشد، خود را در مهلکه گرفتاریها اندازد. امام علی · اندیشیدن پیش از کار تو را از پشیمانی ایمن می دارد.- خردمندترین مردم، عاقبت اندیش ترین آنهاست.- پیروزی با دور اندیشی و اراده پایدار به دست می آید. · دور اندیشی چراغدان گمان است. - ریشه دور اندیشی باز ایستادن در هنگام شبهه است.امام صادق · اعتماد کردن پیش از سنجیدن خلاف دور اندیشی است. -- دور اندیشی عاقبت نگری است و رایزنی با خردمندان.امام علی عوامل اخلاقی و رفتاری آسیب و ضد آسیب: امام علی (ع) : تحمل لغزشها زیورِ دوستان است .- پیامبر خدا (ص) با برادرت گشاده رو برخورد کن امام علی (ع) : ادب کمال آدمی است .- امام کاظم (ع) : در اندرز به هشام : خردمند دروغ نمی گوید ، اگر چه منافع او در آن باشد . امام باقر (ع) : براستی که دروغ ویران کنند? ایمان است . - امام عسکری (ع) : (هم?) پلیدیها در یک خانه نهاده شده و کلید آن ، دروغ قرار داده شده است . پیامبر خدا (ص) : دروغ به ناراستی و انحراف می کشاند و ناراستی و انحراف ، به آتش رهنمون می شود . عوامل علمی و دانشی آسیب و ضد آسیب: امام عسکری (ع) : نادانی دشمن انسان است . - امام علی (ع) : هرگز نادانی را نمی یابی جز آن که (در کارهایش) یا افراط می کند یا تفریط . پیامبر خدا (ص) : از نادانی است که هر چه می دانی فاش سازی . - امام هادی (ع) : نادان ، اسیر زبان خود است . عوامل دینی پیشگیری از آسیب: گریستن از ترس خدا، کلید رحمت است. امام علی - پیامبر خدا بیشتر اوقات رو به قبله می نشست. امام صادق - ا یثار ، خوی نیکوکاران است . امام علی (ع) - اوج مکارم اخلاق ، ایثار است . امام علی (ع) موضوع مطلب : چهارشنبه 90 خرداد 25 :: 8:59 صبح :: نویسنده : ایرج گلشنی
آسیب موسیقی غربی، فراتر از فاجعه این بخشی از جوابیه ای است به یکی از مقامات که در خصوص پیشگیری از موسیقی زیر زمینی به بنده پاراف کرده بودند جهت بررسی و اظهار نظر. بنده هم به شما ارجاع می دهم برای اظهار نظر! جناب آقای ….. رئیس محترم...... بااحترام در خصوص این نوشتار(نوشتار ارجاعی به بنده برای اظهار نظر) که به موضوع موسیقی پرداخته است به استحضار میرساند که آن چه نویسندهی محترم بیان داشته صحت دارد و به درستی و شفافیت، بیان کرده است اما متاسفانه آن چه ایشان به عنوان مسائل و آسیبهای مبتلابه موسیقی حال حاضر کشور به نگارش در آورده، کل ماجرا نیست و مساله عمیق تر از اینهاست!. در توسعه ی موسیقی غیر ایرانی، کاش همین رویه که فعالیت هنری را از بعد تخصصی و فنی و با استفاده از استدیو به نظر میرساند، کافی باشد در حالی که چنین نیست و عرض و طول ماجرا وسعت نامطلوبی دارد. دو نکته در باره ی این نکته مورد توجه می توان قرار داد: اول: فروش آلات موسیقی غربی _ به طور مشخص گیتار- دوم: آموزش، تمرین، اجرا و ضبط در منازل رواج فروش آلات غربی، بخصوص گیتار و اجرای کلیه برنامهها در خانهها، موضوع را از حد زیرزمینها فراتر برده است. در زیر زمینها حداقل افرادی با تخصص موسیقی مشغول به کار هستند که برای تعبیه ی همان زیر زمین، تلاش و هزینه کرده اند؛ در حالی که در منازل، جمع بزرگی از افراد و خانوادههای جامعه درگیر موسیقی ابتذال، تولید و اشاعه آن به نام هنر خانوادگی هستند که آثار مخربتری در پی خواهد داشت و نشان میدهد حجم برزگی از مردم در معرض این معضل هستند؛ به عبارتی،در جریان راه پیدا کردن موسیقی مبتذل غربی به منازل، نه گروهی خاص بلکه این افکار عمومی مردم و کانون خانوادههاست که منشاء تولید هستند و در حقیقت مورد هدف قرار گرفته است. خانواده ها بی آنکه بدانند موسیقی مانند رپ، چه عواید فرهنگی برا ی آنها و اقوام و آشنایان آنها دارد، ناآگاهانه مروج آن شدهاند و این بدان معناست که موسیقی غربی با آلات مشهور و مشخص آن به عمق خانوادههای ایرانی راه یافته و بیسر و صدا و بی آن که دیده شود، در حال خوردن و خراشیدن روح شرقی است؛ و این فراتر از یک فاجعهی معمولی در عالم فرهنگ و هنر ایرانی- اسلامی است. رویکرد شورای موسیقی صدا و سیما و دیگر کانونهای مرجع و سختگیریهای بی حد و حصر آنها موجب پیدایش این رویهها یا کمک به پیدایش آنها شده است. بیرون رفت موسیقی سنتی حتی از صدا و سیما و کانونهای رسمی از دیگر دلایل بروز و ظهور موسیقی غربی است. همچنین گرانی آلات شرقی نسبت به غربی و سختی یادگیری آنها از دلایل دیگر جایگزینی موسیقی خطی به جای موسیقی دوری و عرفانی است. نگرش اسلام به موسیقی و تفسیرهای متعدد و متفاوت دلیل دیگری است. و... به هر عنوان اگر مایلید این موضوع مورد رسیدگی قرار گیرد باید..... از همه این ها گذشته مشکل جای دیگری است: یاددارم یک غروب سرد سرد میگذشت از کوچه ما دوره گرد: دوره گردم کهنه قالی میخرم دست دوم جنس عالی میخرم کاسه و ظرف سفالی میخرم گر نداری کوزه خالی میخرم اشک در چشمان بابا حلقه بست عاقبت اهی کشید بغضش شکست اول ماه است و نان در سفره نیست ای خدا شکرت ولی این زندگیست؟ بوی نان تازه هوشش برده بود اتفاقاً مادرم هم روزه بود خواهرم بی روسری بیرون دوید گفت آقا سفره خالی میخرید؟. موضوع مطلب : سه شنبه 90 خرداد 24 :: 10:15 صبح :: نویسنده : ایرج گلشنی
راه حل خود ماییم! در روزگاری به سر میبریم که عجیب روزگاری است و همه در معرض آسیبهای متعددی قرار دارند و کسی مصون نیست. دیگر ضربالمثل آسته بیا آسته برو گربه شاخت نزنه، معنای خود را در زندگی امروزه از دست داده است و به رغم بسیار آهسته آمدن و آهسته رفتن، باز هم شاخ گربه نصیب میشود! بارها گفته ام و باز هم میگویم که سخن گفتن از آسیبها و جرائم موجود فقط برای کسانی نیست که اهل جرم هستند، بلکه بیشتر برای کسانی است که پاکاند و اصولا به طرف جرم و آسیب نمیروند؛ اما این دسته باید بدانند که همواره «آْسیب و جرم به طرف آنها میآید.» به عبارت دیگر: فرض کنید شما رانندهای ماهر واهل رانندگی بر اساس قوانین راهنمایی و رانندگی هستید؛ اما آیا از تصادف مصون هستید؟ نه! چون همواره ممکن است یک راننده ی ناشی در حال حرکت به سمت شما باشد! درست است در این تصادف احتمالی، شما قطعا بی گناهید؛ اما آیا این بیگناهی مانع از جراحت، زیان مالی، خسارت مالی و تلف شدن عمر شما در سازمانهای بیمه و... میشود؟ از این رو، باید هم بزه کار و هم بزه دیده( هم آسیب کار و هم آسیب دیده) را زیان دیده نامید؛ با این تفاوت که زیان آنها و نوع جبران زیان آنها متفاوت است. حال که آسیب از هر کوی و برزنی به سمت ما میآید، چکار کنیم؟ مسئولیت ملی و تکلیف شرعی ما کدام است؟ راه حل چیست؟ مسئولیت ملی بر اساس بند 5 اصل 156 قانون اساسی تعیین و تصریح شده است و آن عبارت است از : اقدامات مناسب برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و وقوع جرم در جامعه. در این رابطه همهی سازمانها و نهادها و دستگاهها اعم از قوای سه گانه و دیگران مؤظف هستند که در راستای پیشگیری اقدامات مناسبی انجام دهند. تکلیف شرعی چه بر اساس واجب امر به معروف و نهی از منکر و چه بر اساس احادیث و روایات مبنی بر محافظت جسمی، روحی و روانی از خود، خانواده و جامعه، معین است. اما در عین معین و مشخص بودن، این نکته روشن است که این ماییم که باید این وظایف و تکالیف را به انجام برسانیم. جای تأسف است که هر کس به انتظار دیگری بنشیند و مردم به دولت، دولت به مردم و هر دو به علمای اسلام و آنها نیز به ارکان حکومت اسلامی پاس دهند و این دور باطل ما را تباه و جامعهی ما را سیاه نماید. واقعیت امر این است که آسیب و جرم از درون ما به وجود میآید و تبدیل به مساله و مشکل و معظل میشود و راه حل آن هم باید از خود ما شروع شود. آن هم نه به صورت فردی، بلکه به صورت جمعی، آن هم نه به صورت دفعی، بلکه به صورت دائمی. از این رو، برای تحقق شعاری مانند: «زندگی بهتر، محیط سالم، رشد و تعالی» ، باید سیاستی مانند: «مبارزه ی جمعی و داتمی با آسیبها« وجود داشته باشد. این دو شعار و سیاست، مبنای طرح زمر به شمار میروند که هم اکنون با قدرت در شهرداری منطقه 9 تهران در حال پیگیری است. خوشبختانه مردم فهیم منطقه 9 با درک منطق طرح زمر، به خوبی در حال پیگیری آن هستند که باید به نتایج آن بسیار امیدوار بود. http://mahaleonline.com/pages/PagePrint.aspx?id=1011 موضوع مطلب : یکشنبه 90 خرداد 22 :: 11:44 صبح :: نویسنده : ایرج گلشنی
سفره و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی – قسمت دوم در قسمت اول به طور فشرده به بیان نگرش اسلام به موضوع سفره(غذا خوردن) اشاره کردیم تا ابتدا دیدگاه و نظرات دین را یادآوری کرده باشیم و هم اکنون به نکاتی اشاره میشود که بیتوجهی به آنها زمینه ساز آسیب است. 1- لقمه حلال: شاید مهمترین نکته برای پیشگیری از آسیب و وقوع جرم، توجه به لقمهی حلال باشد. من شارع دین نیستم و در این باب قضاوت قطعی نمیکنم، اما از دین مقدس اسلام چنین برداشت میشود که لقمهی حلال باعث سعادت و لقمه شبهناک باعث سقوط و تباهی است. لذا پیشگیری از آسیب های روحی، روانی و مادی و معنوی را باید از لقمه آغاز کرد. 2- سفره: لقمه را هر چند حلال باشد را نباید به هر صورت خورد؛ بلکه برای خوردن آن هم آدابی را رعایت کرد. رعایت این آداب باعث تحول و تکامل فرهنگی و اجتماعی و سلامت جسمی و روانی فرد و عدم رعایت آن باعث آسیبهای متعدد میشود. از جملهی آسیب های برچیده شدن سفره و عدم رعایت آداب: آسیبهای حذف سفره از فرهنگ عمومی مردم و عدم رعایت اصول و آداب سفره متعدد و فراوان است که به نکاتی به اشاره بسنده میکنیم: الف: کاهش محبت خانواده به یکدیگر در صورتی که برای غذا خوردن دور هم جمع نشوند. ب: انزوای فرد از جامعه و جمع گریزی بیشتر افراد ج: خوردن غذاهای آماده (فسد فود=ساندویچ) و عدم دریافت ویتامین های لازم د: خوردن غذا در حالت نامناسب فیزیکی و دچار شدن به بیماریهای متعدد معدوی، روده و ... ه: محروم شدن انسان از یکی از بهترین لذتهایی که خداوند به او بخشیده است به دلیل عدم استفادهی کامل از فضیلتهای مثبت آن و... مداقه در اصولی که دین اسلام برای سفره بنا نهاده و مطابقت دادن با مباحث پزشکی، روانشناسی و... به خوبی ثابت میکند که در سفره فقط یک جریان غذایی معمول اتفاق نمیافتد؛ بلکه جریانی معرفتی هم وجود دارد که باعث انسجام خانواده، تحکیم خانواده، مهرورزی و... میشود که فرد را در قبال ناملایمات زندگی مصون میسازد. برخی از حسنات و نتایج سفره عبارت است از: 1- فرصتی است برای گرد هم آمدن و از هم گفتن و شنیدن و تخلیه روحی و روانی 2- فرصتی است برای مهر و محبت و تعارفهای زیبایی که نشانهی مهرورزی است 3- دیدار دائمی یکدیگر و صله رحم واقعی در میان اعضای خانواده 4- احساس آرامش در جمع خانواده بودن و دوری از انزوا 5- تمرین معرفت و آداب مردم داری و مهربانی 6- با خبر شدن از حال همدیگر و بررسی راه های موفقیت 7- تغذیه ی سالم و تأمین نیازهای بدن به ویتامین های لازم 8- درست تغذیه کردن و جلوگیری کردن از بیمارهای متعدد 9- لذت بردن از غذای سالم در حالت درست با خانوادهی دوست داشتنی 10- و.... لطفا با نکات تکمیلی مطلب را کامل فرمایید. موضوع مطلب : یکشنبه 90 خرداد 22 :: 11:25 صبح :: نویسنده : ایرج گلشنی
سفره و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و وقوع جرم اسلام، شگرفترین مکتبی است که تاریخ بشر به خود دیده و انسان با تمام توانمندیهایش میتواند تصور کند. این مکتب بشکوه که تنها بخش بسیار کوچکی از پتانسیل آن در ملل اسلامی به فعلیت در آمده است، اساس این ملتها را مستحکم گردانیده و به نسبت گرایش به ارزشهای اسلامی و عمل به دستورات آن، مستحکمتر و مصون از آسیب، جرم قانونی و گناه شرعی خواهند شد و این اصلی ثابت شده است. یکی از عجیبترین و شگفتیهای بیبدیل مکتب اسلام، داشتن قوانین و قواعد برای کلیهی امور است. به تعبیر معروف، از تارک تا ناخن. در این رابطه، نکتهای که در باب پیشگیری از آسیب میخواهم با اهل اندیشه در میان بگذارم و در حقیقت به یادآوری آن اقدام کنم، موضوع سفره است. اسلام به موضوع سفره اهمیت واسعی داده و به آن توجه خاصی کرده است تا با استفاده از آن، معرفت آموزی کند، اخلاق خانوادگی را ترویج نماید و حرمت به نعمات را به اصل و قانون تبدیل نماید تا در نتیجهی این رفتارها، انسانی متمدن، با فرهنگ و سالم به جامعه تحویل دهد. سفره از چند بعد قابل دیدن و بررسی است و این بررسی نشان میدهد که ارزش و اعتبار سفره بسیار زیاد است که البته متأسفانه در جامعهی ماشینی رو به نابودی است: الف: از نظر اسلام ب: از نظر اقتصاد ج: از نظر فرهنگ ( فردی، خانوادگی و رفتار اجتماعی) در این مبحث به دلیل محدودیت فضای این وب که به دلیل اخطارهای سه هزارتاییاش همواره مرا دچار مشکل میکند! سیری کوتاه و گذرا به نگاه اسلام به سفره و آداب آن خواهم داشت و در پست های بعدی آن را از بُعد آسیبهای احتمالی و حسنات موضوع از نظرگاه اقتصاد و فرهنگ خواهم پرداخت. تمام بحث این است: سفره را جدی بگیریم. سفره(غذا خوردن) و آداب آن از نظرگاه اسلام 1- امام صادقعلیه السلام د ر باب دوازده رفتار در سفره فرموده اند: چهارکار لازم سفره(غذاخوردن): معرفت، راضى بودن، بسماللّه گفتن و شکر کردن است. چهار تاى مستحب سفره: شستن دستها پیش از غذا و نشستن به روى ران چپ و نخوردن غذا با کمتر از سه انگشت. چهار آداب و رسوم؛ اوّلاً از جلوى خود بخورد، و لقمه را کوچک بر دارد، و کامل بجود، و به صورت دیگران نگاه نکند» 2- آغاز با دعا(بسم الله) 3- آغاز کردن از سبک ترین غذاها. 4- نخوردن غذای داغ و خوردن غذای نیم گرم، پیش از آن که سرد شود. 5- خوردن با دست راست. 6- کوچک گرفتن لقمه. 7- طولانی کردن نشستن بر سر سفره. 8- گرامی داشتن نان و نگذاشتن آن زیر ظرف غذا. 9- استفاده کردن از آنچه از سفره می ریزد. 10- دست کشیدن از خوردن غذا، پیش از سیر شدنِ کامل و در حالی که مقداری از اشتها باقی است. 11- آغاز شدن غذا خوردن به وسیله صاحب سفره یا بهترین شخص حاضر بر سر سفره. 12- ادامه دادن صاحب سفره به خوردن تا سیرشدن همه کسانی که بر سر سفره نشسته اند. 13- بلند شدن از سر سفره، قبل از برچیدن آن. در روایات اسلامی، غذا خوردن به تنهایی، مذموم شناخته شده و توصیه شده که انسان هر قدر می تواند، دیگران را در غذای خود سهیم نماید. نیز غذا خوردن با خانواده، خدمتگزاران و یتیمان، مورد تاکید قرار گرفته است.اموری که هنگام غذا خوردن، ترک آنها شایسته است، و آنها عبارتند از:الف. زیاده روی در کیفیت و کمیت خوراک. ب. نکوهش غذایی که نسبت به آن بی میل است. ج. دمیدن در غذا. د. خوردن با دست چپ. ه. خوردن با یک انگشت یا دو انگشت. و. بلند آروغ زدن. ز. پاک کردن کامل استخوان های موجود در غذا. ح. آب خوردن در بین غذا. ط. آب خوردن پس از خوردن گوشت. ی. خوردن در حال سیری. بخش چهارم: توصیه به هم غذا شدن با دیگران.آداب پایان غذا و برچیدن سفره1- سپاسگزاری از ولی نعمت حقیقی که خداوند متعال است و دعا کردن برای برکت یافتن روزی. 2- سپاسگزاری از صاحب سفره، تهیه کننده (کسی که برای پخت غذا زحمت کشیده است) 3- یادآوری گرسنگان و مسئولیتی که افراد سیر در برابر آنان دارند و اقدام جهت کاستن فقر و گرسنگی از جامعه در حد توان. 4- شستن دست ها، خلال کردن و مسواک زدن دندان ها، جارو کردن آنچه زیر سفره ریخته است، مقداری استراحت بر پشت و نخوابیدن بلافاصله پس از خوردن غذا. دو وعده غذا خوردن در شبانه روز در روایات اسلامی، برای تداوم سلامت و شادابی انسان، خوردن دو وعده غذا در صبح و شام توصیه شده است. اهل بهشت نیز که در دار السلام، جاوید هستند، در همین دو وعده غذا می خورند: «وَلَهُم رِزقهُم فِیهَا بُکرَة وَ عَشِیا؛ و در بهشت، هر صبح و شام، روزی آنان آماده است»(مریم : آیه62) موضوع مطلب : چهارشنبه 90 خرداد 18 :: 2:31 عصر :: نویسنده : ایرج گلشنی
قانون پیش فروش ساختمان بالاخره بعد از سالها خلاء قانونی در این موضوع به تصویب رسید و لایحهی اجرایی آن به زودی ابلاغ میشود. این قانون که دی ماه سال گذشته نهایی شد، هنوز در کش و قوس صدور دستور اجراست؛ اما به هر عنوان، حرکت بسیار مثبت و ارزشمندی است که بخشی از پرونده های قوه قضاییه را کاهش خواهد داد. پیش از این به دلیل اعمال سلایق از سوی فروشنده و خریدار و عدم ثبت و سند قانونی، طرفین به مشکل برخورده و به ازای هر مشکل پرونده ای در دستگاه قضا ساخته و پرداخته میشد. بیشتر این خریداران بودند که با بدقولی و یا حتی عدم تحویل ساختمان پیش خرید کرده مواجه میشدند. یکی از بارزترین پرونده ها مربوط به مجتمع نگین تهران است که چهار هزار واحد را به یازده هزار نفر فروخته اند و بعد از سال ها هنوز گره از کاراین پرونده باز نشده است. به هر ترتیب، اطلاع از این قانون جدید و استفاده از آن برای پیش خرید ساختمان می تواند : 1- مبنای آسودگی خیال خانواده ها باشد 2- سهم سرمایه گذاری در بخش مسکن را افزایش دهد. ایجاد آسودگی خاطر برای فروشنده و خریدار و پیش بینی خطاهای هر یک و تعیین قوانین روشن برای طرفین بدون نیاز به قاضی و دادگاه از جمله خصائص و نتایج این قانون است؛ هر چند نوافصی هم دارد. مثلا خریدار در صورت برخورد با مشکل به عنوان شاکی عمل می کند قانون هم حامی او خواهد بود و اینجا قانون گذار برای بی دقتی و عدم توجه خریدار به این قانون یا قوانین مشابه ، تنبیهی قائل نشده است. مثلا کسی که چک بلا محل تحویل می گیرد و می داند که در حساب صاحب چک پولی نیست و حتی با توجه به قانون اخذ چک بلند مدت منع شده است، با این اوصاف برای گیرندهی چک، هیچ اعمال قانونی در نظر گرفته نشده است که این مثال در مورد قانون اخیر پیش فروش ساختمان هم صادق است. با تمام این اوصاف، قانون پیش فروش ساختمان کاری اساسی و ارزشمند بوده و موجب آسودگی تجارت در این باره خواهد بود.
موضوع مطلب : دوشنبه 90 خرداد 9 :: 11:54 صبح :: نویسنده : ایرج گلشنی
توضیحی در باب بند 5 اصل 156 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
اصل 156 قانون اساسی میگوید: قوه قضاییه قوهای است مستقل که پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی و مسیول تحقق بخشند به عدالت و عهدهدار وظایف زیر است: 1 - رسیدگی و صدور حکم در مورد تظلمات، تعدیات، شکایات، حل و فصل دعاوی و رفع خصومات و اخذ تصمیم و اقدام لازم در آن قسمت از امور حسبیه، که قانون معین میکند. 2 - احیای حقوق عامه و گسترش عدل و آزادیهای مشروع. 3- نظارت بر حسن اجرای قوانین. 4- کشف جرم و تعقیب مجازات و تعزیر مجرمین و اجرای حدود و مقررات مدون جزایی اسلام. 5- اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین. نکات: اول: بند 5 از این اصل به موضوع پیشگیری از آسیب اجتماعی و وقوع جرم و اصلاح مجرمین اختصاص دارد که به طرز باورنکردنی به شدت طی سالهای گذشته مغفول مانده و کار جدی در این رابطه انجام نشده است. دوم: ماهیت قوه قضاییه به بندهای یک تا چهار بر میگردد و بند 5 به قوه قضاییه اختصاص ندارد . به عبارت دیگر، اجرای بند 5 از اصل 156 یک موضوع کاملا ملی و مربوط به همهی قوا و سازمانهای دولتی و غیر دولتی است. سوم: نقش مردم در پیشگیری از آسیبها بسیار مهم و جدی است که متأسفانه چندان محلی از اعراب در برنامههای پیشگیرانه ندارد. چهارم: اساس پیشگیری، اقدامات فرهنگی است؛ با این وصف، جایی مانند وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی وسازمان صدا و سیما با باید نوک پیکان و جبههی اول مبارزه با آسیبهای اجتماعی و وقوع جرم دانست؛این در حالی است که این دو ارگان جایگاه تعریفشدهای در این بند ندارند! امید است با تصویب لایحهی پیشگیری، این معضلات حل شده و تمامی سازمانها در شورای عالی پیشگیری برای هماهنگی فکر و عملیاتی کنار هم جمع شوند. پنجم: با آن که ثابت شده است که زندان اثر در کاهش جرم نداشته و حتی موجب افزایش و توسعهآن شده است، کشور ما از پرجمعیتترین کشورهای دنیا در داشتن زندانی است به نحوی که بیش از دویست هزار زندانی در کشور در وضعیتی نامناسب به سر میبرند. طبق آمار موجود، زندانها سرریز کرده و تا بیست و پنج درصد اضافه بر استاندارد، زندانی تحمل میکنند به نحوی که شبها عده ای از زندانیان اصطلاحا کارتون خواب هستند و در راهروها (حتی در دستشوییها) میخوابند! چنین وضعیتی اصلاً در شأن نظام اسلامی نیست. ایران در میان کشورهای اسلامی رتبهی اول زندانی و در آسیا از رتبهچهارم و در جهان از رتبهی چهلم در تعداد زندانی برخوردار است که اگر این رتبه بندی را بر اساس نسبت جمعیتی ملاحظه کنیم، وضعیت بدتر خواهد بود. اما واقعیت این است که مردم، نقش مهمی در پرونده سازی علیه یکدیگر دارند که منجر به تشکیل پرونده در قوه قضاییه میشود. بر اساس آمار، سالانه بیش از دوازده میلیون پرونده در فرایند رسیدگی است در حالی که این رقم برای کشور ژاپن به رغم جعیت دو برابر و وسعت یک پنجم نسبت به ایران، تنها دویست هزار پرونده در سال است. مقام معظم رهبری با عنایت و تأکید بر زندان زدایی رویهی اخیر قوه قضاییه را تأیید کردهاند بارقهی امیدی است. ایشان فرمودهاند: این گرایشی که در قوه قضائیه برای زندان زدایی هست، بسیار نقطه مثبت و خوبی است .
ششم: بند 5 اساسا ماهیت فرهنگی دارد و یا حداقل باید گفت که ابزار آن فرهنگی است، اما عجیب است که در کشور ما بیشتر با آن سخت افزاری برخورد میشود. هفتم: اطلاع عمومی از بند5 در کشور ما به شدت هر چه تمام تر محدود است و حتی بسیاری از کارشناسان حقوق به آن توجهی نکرده اند. با این توصیف، وضعیت سایر مردم معلوم است. هشتم: برخی از حقوقدانان و قضات که به این بند طی سالیان اخیر توجه کردهاند، دچار این اشتباه هستند که تصور میکنند بند 5 اصل 156 ماهیت حقوقی و قضایی دارد و فقط آنها باید در بارهی آن اظهار نظر کرده و به تحلیل آن بنشینند. به عبارتی، موضوع بند5 را مانند سایر بندهای این اصل را حقوقی و قضایی میدانند ؛ در حالی که اساسا این طرز تلقی غلط است و بند 5 موضوعی میان رشتهای است و همهی علوم و تخصصها را مخصوصا در دو بعد فرهنگ و اجتماع در بر میگیرد. نهم: فهم و درک بند 5 اصل 156 قانون اساسی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران وظیفهی هر فرد متعهدبه این نظام و آب خاک است. هر کس باید به سهم خود، برای معرفی این بند تلاش کند.
موضوع مطلب : سه شنبه 90 خرداد 3 :: 7:20 صبح :: نویسنده : ایرج گلشنی
سوم خرداد و آسیب فراموشی ملی
فتح خرمشهر از جمله تاریخهای موفق و موثر کشور ماست که متأسفانه از درک آن دور شده و بزرگداشت آن را به باد فراموشی سپردهایم. چنین تاریخی اگر در هر کشور دیگری رقم میخورد، به عنوان یک روز ملی چنان مورد عنایت و توجه قرار میگرفت که موج عظیمی از نشاط، امید و اعتماد به نفس ملی حاصل میشد؛ اما این روز در کشور ما به رغم این که روزی ملی و اسلامی خوانده شده است، از رنگ و بوی معناداری برخوردار نیست. دلایل زیادی را میتوان برشمرد و این آسیب را توضیح داد: اول: متأسفانه وقتی سخن از آسیب به میان میآید، ذهنها درگیر چند مورد اعتیاد و فحشا و... میشوند و قادر به درک آسیبهای فرهنگی نیستند؛ بنابراین، بسیاری از تصمیمسازان و تصمیم گیران به این موضوع به عنوان یک مشکل توجه نمیکنند که چرا گرامی داشت سوم خرداد چنین کم روح و بیجان است؟ دوم: تسلط نظام فکری دولتی بر تاریخ دفاع مقدس، دلیل مهم دیگری است که باعث شده روزهای اینچنینی بیشتر دولتی باشد تا مردمی. بعد از فتح خرمشهر، مردم به خیابان ها ریختند و شادیها کردند، در حالی که این رفتار ملی و خودجوش دیگر تکرار نشد و دولتیان با نامگداری روز و چند اعلامیه و پلاکارد این روز را گرامی داشتند و حس مردمی را از آن گرفتند. تازمانی که مردم به خیابانها نیایند، نقل و شیرینی پخش نکنند، چراغ آذین نکنند و پرچمها را بر بام ها بالا نبردند، این روز بزرگ درک نشده و حق آن ادا نشده است. فراموشی ملی به معنی کم رنگ شدن روزهای اوج یک ملت است. چنین وضعیتی عواقب وخیمی برای یک ملت در بر دارد که عدم انسجام ملی، تضعیف وحدت ملی، کاهش اعتماد به نفس ملی، کاهش نشاط ملی و افزایش خرده فرهنگهای معارض از جملهی آنهاست. دلایل دیگری را میتوان بر شمرد اما به منظور رعایت اختصار، به همین اشاره بسنده میکنم. کاش هر ایرانی به سهم خود حتی اگر یک نوشتهی کوتاه باشد در این روز دین خود را ادا میکرد.
موضوع مطلب : دلیل درباره وبلاگ منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 17
بازدید دیروز: 25
کل بازدیدها: 213469
|
||||